کافه شعر و ترانه (تخصصی)

#امیرحسین_آتش
Channel
Art and Design
Education
Music
Social Networks
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel کافه شعر و ترانه (تخصصی)
@Cafe_Sher_O_TaranehPromote
1.06K
subscribers
1.13K
photos
144
videos
1.54K
links
برگزاری مسابقات بزرگ ادبی و هنری حامی شاعران ، نویسندگان و گویندگان جوان کشور مدیر و موسس : مجتبی جوادنیا آدرس پیج اینستاگرام : Instagram.com/Cafe_Sher_O_Tarane ارتباط با ادمین : @CafeSherOTaraneh درگاه آنلاین پرداخت : IDPay.ir/cafe-sher-o-taraneh
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

«گفتم غم تو دارم»
گفتم که بی قرارم
خندیدی و نگفتی جانا «غمت سر آید»

#امیرحسین_آتش

❄️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

شبی با احتمال بارشِ سگ در خیابان ها
شبی تا قسمتی تیره
شبی تا قسمتی غمگین
شبی با طعم خون با طعم بدبختی
کمی نزدیکیِ شیرین
بخواب ای آخرین مردِ صنوبر پوش
بخواب ای لکه ی کوچک
بخواب و چشم هایت را
به دستِ مادر پیرت
ببند ای مرد پوشالی
که دنیایت
پر از دلواپسی های کژآلوده
لب فریاد را با حسرت و خواهش
به دور گردنت آویز و صد ها بار حمدلله
که رب العالمینِ رکعتِ چندم
به چشم مادرت سوگند
تو دنیای جوانمردی که آغوش هزاران سگ
به روی هر خیابان باز و تا آغاز شب هم باز می ماند
بخواب آرام و بی کابوس
لبت؛ لولای لالاییِ «لیلا» مادر پیرت
همان افسانه ی تاریکِ خون با طعم بدبختی
لبی تا قسمتی نمناک
به سو سوی صدایی تیره و غمناک
چراغ شب تو را بلعید
تو مادر بودی و فانوس در وهم شبت بیدار
تو را با پنجه ی مهتاب میبیند
صدای ساکتی آمد
که رکعت های آخر بود
و جغد شوم هو هو ... هو
به هو هو های هم آهنگ
به چشم خیس شب سوگند
بخواب ای مرد پوشالی

#امیرحسین_آتش

❄️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

دستانِ سیاهِ ابرِ کوچک ، بالا
تسلیم شده سپاه باران ، اما
اشکی‌ست که از درون من می آید
جان میدهم و غرق شدم، آدم ها!!!

#امیرحسین_آتش

❄️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh

🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉

این بار آمدی و شب از شب، سحر نشد

امسال هم یلدا به یُمن حضور توست

#امیرحسین_آتش

🍉❄️🍉❄️🍉❄️🍉

از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

نوشتم از تو زمستان رسید و لرزیدم
که قطعه قطعه شکستم، فقط تورا دیدم

نوشتم از تو و لب هات سیب و گندم بود
دو مصرع نصفه پشت بغض من گم بود

دویدم از وسط بیت ها ... کم آوردم
که از بهشت شما قطره ای غم آوردم

غمِ نوشتن و تبعید و دردِ بیداری
و زل زدن به همین درد های اجباری

که بعد میبینم توی مصرع سوم
لبت به سرخی سیب و به زردی گندم

و آدمی که به حبس ابد گرفتارست
به عاشقانه ترین حال بد گرفتارست

تمام زندگیم طنز تلخِ جدی بود
تمام آنچه که بود و توهم شنیدی بود

که خنده دار ترین آدم جهان شده ام
ستاره ی تاریکی در آسمان شده ام

نوشتم از تو که راه فرار کردن بود
نوشتم از تو و تکلیف شعر روشن بود

دویدم از وسط چشم هات، فهمیدم
که قطعه قطعه شکستم، فقط تورا دیدم

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

بدون چشم هایت بی زبانم ؛برنمیگردی؟
رسیده کارد ها بر استخوانم برنمیگردی؟

درختم ، شکل پاییزم ، کژ آلوده، غم انگیزم
چکیده اشک ها از آسمانم ، برنمیگردی؟

غزل، شعری ست با طعم گس و تلخی زهراگین
بگو شیرین ترین شیرین بیانم ، برنمیگردی؟

نشستم؛ فالِ حافظ، قهوه و سیگار با سیگار
عرق میریزد از تو استکانم ، برنمیگردی؟

بزن با هرچه داری ریشه هایم را بزن بانو
بزن با هرچه داری تا بدانم برنمیگردی

من و وحشی و بیدل تا ابد با درد همراهیم
عزیز دل جهنم شد جهانم ، برنمیگردی؟

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

با نگاه تیره ات آیینه جادو میشود
با نگاه تیره ات دستِ دلم رو میشود

کار خوبی نیست تشبیه ت به مهتاب، عشق من
ماه هم گاهی اسیر چشم آهو میشود

تا رسیدی اشک هایم را ببینی، خشک شد
ابر شو باران بزن؛ پاییز بانو، میشود؟

دست بر پیشانی این جوجه اردک میکشی
سِحر و جادو نیست اما شاعرت، قو میشود!

باز هم گفتی که دنبال کسی دیگر برو
کم نیاوردم، بگو، هر گرد گردو میشود؟


آه میمیرم ؛ ببین با چشم هایت آینه!
تا به اسمش میرسم خودکار جادو میشود

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

یحتمل خواب تو را دید و چنین مجنون شد

ورنه این شهر پر از لیلی زیبا رو بود...

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

زیر پایم درخت روییده
منتظر روی خاک حاصل خیز
توی پس کوچه ها زمین خوردم
درد دارد کشاکِش پاییز

پشت سر جاده ای پر از دیوار
روبرو فصل سرد مردن بود
دختری سبز توی آغوشم
واقعا عشق کوچک من بود

هر چه دیدم ، شبیه چشمش شد
در سرم اسم کوچکش کم بود
روز و شب تا ابد غم انگیز ست
زندگی واقعا جهنم بود

توی دستم چرا تبر دارم ؟
سبز بودم که باد زردم کرد
بچه ی بغض کرده ی تنها
عشق او تا همیشه مردم‌ کرد

مینشینم دوباره برگردد
تا به این باغ ها تبر بزند
شب تاریک توی چشمش بود
تا که از سینه اش سحر بزند
بزند توی صورتم با بغض
در سرم تا همیشه در بزند
دختری که دچار من بوده
به خیالم دوباره سر بزند

سر من میخورد به دنیا گیج
بعد آرام میشود با درد
مینشینم ، شماره میگیرم
«او که رد تماس خواهد کرد»

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

شکست پنجره ای که همیشه بسته شده
به چشم هات رسیده ولی شکسته شده
#
نشسته توی سرم خاطرات متروکه
نمیرسد به تنت دست آفتابی که

که بعد این همه دنیای ماست تاریکی
به دست من ، به جهنم ، چقدر نزدیکی؟

به ارتباط غم انگیز تر، به شب های...
به حرکتِ لب ها روی گردن سایه

نمیرسد به تنت دست من ، ولی ، اما
نشسته توی سرم اجتماع آدم ها

نشسته در بغلت شاعری که من بودم
که بی علاقه و مضحک، وبال تن بودم

که با تمام وجودم فقط خودم هستم
که مختصات دقیقی برای غم هستم

که سایه ای باشی در اتاق کوچک من
که عشق اول و آخر تویی عروسک من

که پنجره به تو نزدیک میشود گاهی
که میپرم بغلت تا ... خودت نمیخواهی؟
#
شکست پنجره ای که همیشه بسته شده
به چشم هات رسیده ولی شکسته شده

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

شعر آتش گرفته در چشمت
طعم سیگار روی لب داری
ماه‌من توی شهر میچرخی؟
از ازل تا همیشه شب داری

مولوی در تنت به تن تتتن
تا تو را دید ملتهب تر شد
واژه ها با سماع میمیرند
مثنوی قطعه قطعه دفتر شد

تا نگاهت به خاک می افتد
میکشی جابر ابن حیان را
کیمیاگر،طلسم، شیمی دان
کوه زر میکنی بیابان را

بیت دوم که ماه من بودی
بیت سوم مراد مولانا
تو کجایی؟ چگونه ای؟ چندی؟
چند معشوقه بوده ای لیلا؟

شعر تا چند مصرع قبلی
روی وزن لبت شناور بود
در مفاعل مفاعلن فعلن
شعر من تن تتن تتن تر بود

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

در دو چشمت دو کهکشان داری
خون آتش در استکان داری
چشم بد دور از تنت بانو
چند عاشق در این جهان داری؟

ساقه ی توت در بغل باشد
طعم لب های در غزل باشد
غم نبینی چقدر شیرینی
شهد انگور در دهان داری؟

بغلت مثنوی مولانا
چشم ها دین بو علی سینا
پر طاووس زیر روسری ات
چند فرهنگ در زبان داری؟

زندگی با تو بهترین چیز ست
فصل ما ابتدای پاییز ست
گردنت مهر، بوسه ات آذر
راز آبان به گیسوان داری

قافیه در سرش تورا دارد
شعر چشم ترش تورا دارد
تو که رویای شیخ شیرازی
چه امیدی به شاعران داری؟

#امیرحسین_آتش

🍁از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

انگشت هایم را ببین؟
هوا هنوز آنقدر سرد نشده
می شود با دود سیگارم گرمشان کنم
اما اگر تو نباشی
سرطان ریه
از پا در میاوردم

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

از شروعِ جهان تو بودی و تو
صورتت مثل ماه غمگین است
مرضِ قند دارم از دستت
بس که قندِ لب تو شیرین است

از شروعِ جهان تو بودی و تو
تا که چشمم به دیدنت باشد
تا به پیراهن تو سجده کنم
تا خدا در تو ، در تنت باشد

بغلت روی دار ، حلاج است
چشم هایت خدای عطار و
شال سبزت طبیعتِ سهراب
از شروعِ جهان تو بودی و تو

مثل عین القضات،غمگینم
هر چه دارم به دامنت بستم
من نفهمیدم عاشقم هستی
من نمیگویم عاشقت هستم

از شروع جهان ، کلافه شدم
از شروع جهان کم آوردم
رفتم از شانه هات بالاتر
رفتم و از لبت غم آوردم

کاش از صبر ، صبر تر باشم
تا که سر روی شانه ات ببرم
تا که از ارتفاع پلک ترت
وسطِ بغض کوچکت ، بپرم

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

شب بود و جهان مثل تو خاموش شده
شاعر وسط شعر ، فراموش شده
این دست که تابوت مرا می سازد
از چوب درختی ست که بیهوش شده

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

من آتشم! شعله کشیدم چشم هایت را
باید بفهمی بعد تو کبریتِ خاموشم
باید بفهمی دوستت دارم گلِ مهتاب
باید بگویی دوستت دارم در آغوشم

من آتشم ، روی تمام شمع ها روشن
پروانه بانو دور تا دورم جهنم باش
یک بار عاشق شو بفهمی عشق یعنی چه
یک لحظه با من مهربان باش و به فکرم باش

من آتشم ، من ذره ذره خاک خواهم شد
من سوختم ، من سوختم، هر بار میسوزم
خاکسترِ سیگارِ روشن توی دستانت
من دود هایم را به چشمان تو میدوزم

من دود کردم آخر شعرم نفهمیدی
این آتش از لب های تو انگیزه میگیرد
من باختم اما تمام شهر فهمیدند
با صبر کردن آتشِ بیچاره میمیرد

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

تو مرا تکه به تکه به صلیبم بکشی

من تورا مثل خودم مثل خدا می خواهم

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

بیچاره شاعر عاشقِ چشمان مشکی شد
هر روز و هر شب آسمان تاریک تر می شد

بیچاره از هر قطره ای پاییز می سازد
از هر مسیره تیره ای دهلیز می سازد

بیچاره من، با شعر ها از درد می میرم
بیچاره من، امید از این کابوس می گیرم

کابوس تنهایی، میان گریه هایی شور
میبوسمت میبوسمت میبوسمت از دور

از دور ها با عشق دستش را تکان می داد
از دور ها با دست؛ مرگم را نشان می داد

حالا منم که دست بردم توی تقدیرم
حالا منم که آرزو دارم که می میرم

حالا تویی که نیستی شب های بیتابی
حالا تویی؛ در پشت این کابوس می خوابی

میخوابم و تا قبل مردن خواب می بینم
از ترسِ تو هر برکه را مرداب می بینم

مردابِ بی معنی و غمگینِ جدایی هام
هستی ولی؛ هستی ولی؛ هستی ولی؛ تنهام

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

وقتی که "نگاه" با تغییری ساده
"گناه" می شود
بجای کفاره ، می بوسمت

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️

نیستی
و من کتاب می خوانم
هر ثانیه
یک واژه دور تر می شویم

#امیرحسین_آتش

☀️از شاعران جوان حمایت کنید 👇🏻
@Cafe_Sher_O_Taraneh ❤️
More