فریاد زندانیان

♦️🔴به یاد آنان که عاشقانه زیستند

عشق من، برتو درود!
و بر آن شاخه گلی که به جانت داری
من درون سلول
که به اندازه ی یک گور، مساحت دارد
می توانم تپش قلب ترا گوش کنم
و قدم بگذارم به همان رویایی
که هزاران زن و مرد
جان ِ خود بر سرِ آن باخته اند
می توانم حتی مثل یک پروانه
رو به سوی خورشید،بالِ خود بگشایم
و به پرواز در آیم باشوق
برسم بر لب رود ، به کنارِ گلزار
و ببوسم رخ زیبایت را
می توانم حتی ازمسیر جنگل
چشم بسته بدوم تا خانه
و سرم را بسپارم به نوازش هایت
می توانم حتی قایقم را بکشانم ساحل
بروم شالیزار به کنار مادر
که نشاء میکارد با زنان دیگر
و برآن چشمانی که مرا می خواند
بفرستم درود !
می توانم تن ِ مجروحم را
از درون زندان ببرم تا سرکوه
و بخوانم با شوق، همصدا با یاران :
« از درون شب تار،می‌شکوفد گل صبح.....»
می توانم بروم با سه قدم تا سرِ شهر
همصدا با همه ی کارگران
بخروشم بر آن ظلم جهانی، بر این ویرانی!
نازنینم! تو خودت می دانی
گفتن ِ نه
به جهانی که به زور
این چنین دهشتناک
به عقب می راند؛
زیستن است !
ساختنِ دنیایی ست
که در آن عشق حکومت دارد
من درونِ سلول
که به اندازه ی یک فریاد است
می روم تا که قدم بگذارم
به مسیری که هزاران زن و مرد
جانِ خود بر سرِ آن باخته اند
زنده باد آزادی !

نسیم یزدانی
شهریور ۱۳۹۹
https://t.me/CHZIR/19308
#کشتار_زندانیان_شهریور_67
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#آزادشان_کنید #اعدام_نکنید #لغو_فوری_اعدام #StopExecutionslnlran #FreePoliticalPrisoners
♦️به کانال تلگرامی فریاد زندانیان بپیوندید
https://t.center/CHZIR