💥 #گلرخ_ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار مطلبی از زندان در واکنش به احتمال اجرای حکم اعدام زندانیان عقیدتی نوشت:
پروندهشان را با نام قاسم آبسته میشناسیم و فرهاد سلیمی که با محمد قبادلو سَربهدار شد.
بعدها فهمیدیم هفت نفر بودند که چهارده سال پیش بازداشت شدند و جوانیشان را پشت میلههای زندان و در انتظار طناب دار سپری کردند و در ماههای اخیر یکبهیک در چرخهی قتل حکومتی کشته شدند.
حالا در سالروز قتل
#فرزاد_کمانگر و در یکمین سالگرد سَربهدار شدن
#یوسف_مهراد و
#صدرالله_فاضلیزارع میخواهند،
#خسرو_بشارت و
#کامران_شیخه، دو تن دیگر از همپروندهایهای آبسته را بکشند و همچنان کسی به دادخواهی بر درهای زندانها نمیکوبد. حتی در این شبها که با دستانی بسته، با چشمبند و پابند بهسوی مرگ میبرندشان.
سرکوب هست. سرکوبِ بیامان. ابعاد هولناکی هم دارد. اما تنها ماندن فرزندانمان پای چوبههای دار، نه فقط از سرکوب، که بخشی از آن از انفعال و بیعملی خودمان است. ما که مبهوت در خلسه، بر جنایات رژیم چشم دوختهایم و خیابان را رها کردهایم و به کنجِ خانهها، به کنجِ عافیت پناه بردهایم.
نترسیم از مصرف خیابان. آنانکه حضورمان در کف خیابان را به مصرف خیابان تعبیر میکردند و مسیر قیام و خیزش انقلابی را به کنج خانهها منحرف کردند، تشت رسوایی خودشان و اربابان پخمهشان بر زمین افتاده است.
جمهوری اسلامی با ابتذال و بیآبرویی در پی کسب مشروعیت است و به واسطهی باج دادن به همپیمانان شرقی خود و به واسطهی لابییگری و زد و بند با حامیان غربی خود و به واسطه عرضه هر آنچه حق ما مردم تحت ستم است، به همپیمانانش در منطقه؛ در پی ترمیم تَرَکهاییست که بر اقتدار پوشالینشان افتاده است.
این ماهیت جمهوری اسلامیست و آن نیز ماهیت بازوان پنهانش است که با فریبِ ما و دور کردنمان از خیابان، سرنگونی را به تعویق بیاندازند.
باید خیابان را، که به هزار ترفند از ما گرفتهاند پس بگیریم.
@cfppi3