دراين رمان نيز جلال آريان و شخصيتهاي كم و بيش يكسان فصيح حضوردارند. اين شخصيتها بهنوعي مشخصهي رمانهاي فصيح شدهاند. اينجا هم ميشود رد پاي زندگي فصيح را ديد با اين توضيح كه جلال آريان كارمند بازنشسته شركت نفت است و فضا فضاي اهواز است در زمان جنگ. اما چيزهايي هستند كه زمستان ۶٢ را متمايز مي كنند: عدهاي بر اين باورهستند كه «ثريا در اغما» و «زمستان ۶٢» به دلايلي بهترين رمانهاي فصيح هستند يكي از اين دلايل پيوندي است كه اين دو اثر خصوصا «زمستان ۶٢» بين ادبيات عامهپسند و ادبيات خاص امروز برقرار ميكند. فصيح در زمستان ۶٢ جامعه اي را توصيف ميكند كه در آن فشارها و تنشهاي حاصل از جنگ بر مردم وارد ميشود، موازي با آن اتفاقاتي است كه در خانوادهاي ظاهرا مدرن ميافتد و فضاي مهمانيها و بحثهاي آن خانواده خارج از حيطهي جنگ و... اشخاصي را مانند ابوغالب وارد داستان ميكند كه حاضرند در آن اوضاع از شلوغي سوءاستفاده كنند و دست به هر كاري بزنند. درهمين بحبوحه فردي به نام منصور فرجام با دكتراي كامپيوتر به ايران آمده است تا براي دانشجويان مركز كامپيوتر و زبان برپا كند... ليلا اکرمى