بووکە بارانە

Channel
Books
Education
Family and Children
Kurdish
Logo of the Telegram channel بووکە بارانە
@BookabaranaPromote
401
subscribers
1.08K
photos
155
videos
396
links
ئەدەبی منداڵان @Jabarshafeizada
To first message
یاریی ئەلفوبێ یەکەمین کتێبی فێرکاریی زمانی کوردی لەسەر بنەمای شێوازی فرانک لوباخ بڵاوکرایەوە
https://kurdishbookhouse.com/100-1390/
Forwarded from عکس نگار
🔸یاریی ئەلفوبێ🔸

🔸یەکەمین کتێبی فێرکاریی زمانی کوردی لەسەر بنەمای شێوازی فرانک لوباخ🔸

🔸یەک لەو شێوازانەی کە دەبێتە هۆی سەقامگیربوونی ئەلفبێ لە مێشکی منداڵاندا، ویناسازیی ئەلفبێیە. ئەو ئەلفبێانەی کە ئەمڕۆ لە جیهاندا بە زمانە جۆراوجۆرەکان بەکار دەهێنرێن، زۆربەیان ئەو ئەلفبێیانەن کە هیچ پەیوەندییەکیان لەنێوان شێوەی نووسینی پیتەکە و دەنگەکەیدا نییە. کاتێک منداڵان ڕووبەڕووی ئەم دۆخە دەبنەوە، بەئه‌سته‌م دەتوانن پێیوەندییەک لەنێوان پیتەکە و دەنگه‌که‌یدا دروست بکەن و ئەم خاڵە دەبێتە هۆی ئەوەی پرۆسەی فێربوونی زمان زۆر دژوار و درێژخایه‌ن ببێت. چونکە ناتوانن لە بەربەستی یەکسانکردنی پیت و شێوازی ده‌ربڕینی ده‌نگه‌که‌ی، کە زانستی فۆنیکس یphonics knowledge پێی دەوترێت، سه‌ر بکه‌ون.
بۆ وەی منداڵان ئەم دۆخە تێبپەڕێنن زۆر کەرەستەی زمانەوانی هاتوونەتە ئاراوە.

🔸یەکێک لەو کەرەستە پەروەردەییانەی کە بە خشته‌ی وێناسازیی ئه‌لفبێ picture-letter-word chart ناسراوە، ئەوەندە بەناوبانگە کە لە ماوەی چەند دەیەیەکدا، بە ٣٠٠ زمان و لە ۱۰۰ وڵاتی جیهاندا بڵاو کراوەتەوە. لە میتۆدی لوباخدا پەیوەندییەک لەنێوان شێوازی نووسینی پیت و ئه‌و کارەکتەره‌‌ی بۆی وێنا ده‌کرێت، دروست دەبێت و ئەم وێنانە بۆ هەمیشە پیته‌کان لە مێشکی منداڵاندا تۆمار دەکەن و ڕەوتی فێربوونیان باشتر دەکەن.

🔸کتێبی یاریی ئەلفوبێ یەکەمین کتێبەکە کە بە زمانی کوردی و له‌سه‌ر ئه‌و بنه‌مایه‌ پێک هاتووه‌. لەبەر ئەوەی فێرکردنی زمان بۆ منداڵان لە چوار بنه‌مای گوێگرتن، قسەکردن، خوێندنەوە و نووسین پێک دێت، لەم کتێبەدا بۆ هەر پیتێک شێعرێک و وێنە پیتەکەی لە لاپەڕەیەکدا هاتوون، کە هاوکات منداڵان فێری دەنگ و شێوازی نووسینی پیتەکان دەکات. هەروەها ئەڵبوومی وێنە پیتەکان خراونەتە بەردەستی هەتا بۆ خۆی شێعر یان دەقێک لەسەر بنەمای پیتەکە بنووسێت و فێری نووسینیان ببێت. هەروەها چەن فایلی مۆسیقاش لەگەڵ دەقەکان پێشکەشی خوێنەر کراوە تا گوێیان لێ بگرێت، بەڵکوو هەر چوار بنەماکە ڕچاو بکات و بە‌بێ هیچ کێشەیەک فێری زمانی کوردی ببێت.

🔸کتێبی یاریی ئەلفوبێ لە نووسینی جەبار شافعی‌زادە نووسەری خەڵاتکراوی یونیسێف و شۆرای کتێبی منداڵانی ئێران و براوەی ڕێزنامەی هانس کریستیان ئەندرێرسونە و حیکمەت باتمانی شێوەکاری لێهاتووی کورد شێوەکارییەکەی جێبەجێ کردووە. ئەو کتێبە لە ۶۴ لاپەڕەدا لەلایان چاپەمەنیی ڕێگادا چاپ و بڵاو کراوەتەوە و بەڕێزان کەیهان وازحی، موحسن محەمەدی، ژوان وەلەدی و سۆلا باتمانی مۆسیقای کتێبەکەیان پێشکەش کردووە.
Forwarded from عکس نگار
🔸اگر به روند قصه در کتاب گلدان نامه رسان توجه کنیم، همچنین نامه‌هایی که از مادربزرگ می‌رسد و حتی کیکی که برای ژیکو در یخچال گذاشته شده است، متوجه می‌شویم که همه‌ی آن‌ها نشان از حضور مادربزرگ دارند، البته با کمک پدر و مادر؛

🔸کتاب گلدان نامه رسان با فقدان مادر بزرگ در خانه شروع می‌شود. اما هر چه قصه جلوتر می‌رود حضور مادربزرگ پررنگ‌تر می‌شود. در واقع این قصه‌ای است که خواننده را به دنبال یافتن مادربزرگ همراه خود می‌کشاند. اما در پایان همچون ژیکو به حضور او در کنارخودش پی‌می‌برد تا این که متوجه می‌شود کجا رفته و چه شده است. هر چند خواننده‌ی باهوش خیلی زود متوجه می‌شود که چه اتفاقی برای مادربزرگ افتاده.

🔸مادربزرگ در این قصه نماد زندگی است. نماد باغچه و سرسبزی خانه است. هر چند اکنون نیست؛ اما ژیکو راه او را ادامه می‌دهد و مواظب باغچه است. آنجا را بیل می‌زند، کود پای گل‌ها می‌ریزد و خلاصه کاری می‌کند که سرسبزی از باغچه نرود.

🔸طبیعی است کودکی که از همان آغاز زندگی مراقب محیط‌زیست و عوامل هستی‌بخش آن است، در آینده تبدیل به فردی مؤثر و مفید برای جامعه‌اش خواهد شد، همان‌طور که ژیکو در همان آغاز کودکی مراقب باغچه‌ی خانه‌اش است در آینده هم مواظب باغ بزرگ زندگی و جامعه‌اش خواهد بود.

🔸کتاب گلدان نامه رسان در باره‌ی زندگی است حتی وقتی عزیزانمان ما را ترک کرده‌اند🔸

🔸پشت جلد🔸

🔸توی این کتاب، یک گلدان نامه رسان هست که پر از نامه است. نامه‌های زیباو رنگارنگ. شاید یکی از نامه‌ها برای تو باشد.
اما کدام نامه؟
فکر می‌کنی چه کسی آن نامه را برای تو فرستاده است؟

🔸بیشتر بدانید🔸

کتاب گلدان نامه رسان بزودی از نشر میچکا منتشر خواهد شد.

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸نقد کتاب گلدان نامه‌ رسان 🔸نویسندە‌ی نقد: جعفر توزندە‌جانی

🔸برای آموزش کودکان در هنگام رویارویی با مرگ عزیزان، خودمان باید صبر و حوصله‌ی بیکران داشته باشیم. به راه‌کارهای دیگران توجه کنیم، بهترین راه را انتخاب کنیم.

گلدان نامە رسان
نویسنده: جبار شافعی‌زادە
تصویرگر: سارا میاری
سال چاپ: اول/ ۱۴۰۳
پیشنهاد سنی ما: ۶ تا ۱۰ سال
موضوع: مهارت‌های زندگی/ سوگ

🔸ژیکو از مهد برمی‌گردد و متوجه می‌شود که مادر بزرگش نیست. مادر می‌گوید که او به سفری دور و دراز رفته است. پدر می‌گوید جایی که مادربزرگ رفته است تلفن ندارد؛ اما می‌توانند برایش نامه بنویسند و در گلدان ایوان بگذراند. ژیکو با کمک پدر و مادر نامه‌ نگاری را آغاز می‌کند. این کار باعث می‌شود که ژیکو به درک تازه از زندگی برسد.

🔸ژیکو به کمک پدر و مادرش برای مادربزرگ نامه نوشت و آن را در گلدان ایوان گذاشت. روز بعد مادر او را از خواب بیدار کرد و گفت:
«مادربزرگ جواب نامه‌ات را فرستاده، بیا برایت بخوانم»
مادربزرگ در نامه‌اش به ژیکو گفته بود “به پدر و مادرش بگوید که عکس او را از روی دیوار بردارند و به جایش یکی از نقاشی‌های او را بگذارند. همچنین پارچه‌ی روی صندلی را بردارد، خودش روی آن بنشیند و باغچه را نگاه کند.”

🔸ژیکو تصمیم گرفت که جواب نامه مادربزرگ را بدهد. پدرش هم حرف‌های او را نوشت و این‌طوری بود که نامه‌نگاری ژیکو و مادربزرگش (که دیگر نبود) شروع شد.

🔸فقدانِ دیگری، برای کودکان مشکل بزرگی است. این فقدان می‌تواند ناشی از سفر، مرگ یا حتی دوری کوتاه در حد خرید کردن یا به محل کار رفتن باشد.
کودکان به‌شدت از این فقدان آسیب می‌بینند و چنانچه این موقعیت درست برای آن‌ها تشریح نشود ممکن است در آینده لطمات بزرگی به روان و زندگی‌شان وارد شود. مخصوصاً اگر رابطه‌ی کودک با فرد مرحوم یا سفر کرده صمیمانه و نزدیک بوده باشد.

🔸ژیکو شخصیت اصلی کتاب گلدان نامه رسان هم یک روز که از مهد برمی‌گردد با جای خالی مادربزرگ روبرو می‌شود. در جریان قصه خیلی زود معلوم می‌شود که مادربزرگ کجا رفته است. چرا که وقتی مادر می‌خواهد برای ژیکو توضیح دهد، می‌گوید: «او به جای خیلی دوری رفته و تا مدت‌ها برنمی‌گردد.»
وقتی هم ژیکو می‌خواهد به او تلفن کند، می‌گوید جایی که رفته، تلفن ندارد. با خواندن این جمله‌ها می‌شود فهمید که مادربزرگ چه شده است. اما نحوه‌ای که پدر و مادر با ژیکو برخورد می‌کنند خیلی خلاقانه و ظریف است. آن‌ها به جایی این که مستقیم بگویند مادربزرگ چه شده آن را به شکلی خاص به کودک منتقل می‌کنند.

🔸خلاقیت پدر و مادر در کتاب گلدان نامه رسان فوق‌العاده عالی است. مخصوصا آن‌جا که پدر پیشنهاد می‌کند برای مادربزرگ نامه بنویسند و به گلدان نامه رسان بسپارند. این نامه نوشتن از چند جهت مهم است. اول این که باعث می‌شود ژیکو گفتگویی متفاوت را با مادربزرگ شروع کند. گفتگویی متکی بر نوشتن؛ ژیکو خودش نمی‌تواند بنویسد. اما از همین ‌الان باید یاد بگیرد که جملاتش را بادقت انتخاب کند.

🔸ما معمولاً هنگامی که رودررو با کسی صحبت می‌کنیم کمتر به انتخاب نوع واژه‌ها و حتی نحوه جمله‌بندی توجه داریم. حتی در یک گفتگویی تلفنی هم این را کمتر رعایت می‌کنیم. هنگامی که می‌خواهیم حرف خود را تبدیل به نوشتار کنیم بسیار دقت می‌کنیم که مبادا جمله‌ایی غلط باشد. این را پدر به ژیکو یادآوری می‌کند. ژیکو هم سعی می‌کند که حرف‌هایش کوتاه اما مهم باشند.

🔸نکته بعدی و مهم، خلاقیت پدر و مادر در گذاشتن نامه در گلدان است. اگر به شروع داستان توجه کنیم در همان اولین نامه، مادربزرگ از ژیکو می‌خواهد که عکسش را از روی دیوار بردارد و به جای آن یکی از نقاشی‌هایی که از او کشیده بگذارد سپس روی صندلی بنشیند و به باغچه نگاه کند.

🔸گلدان نماد زایش دوباره است. معمولا وقتی می‌خواهند بذری را بکارند تا محصول بدهد اول آن را داخل یک گلدان یا در جایی که دانه وگیاه نورسیده  و از باد و بوران و آفتاب تند در امان بماند، می‌کارند تا هنگامی که کمی بزرگ شود سپس نهال یا بوته‌ی کوچک را در زمین یا باغچه‌ای می‌کارند. پس، گلدان نماد و نشان این است که پدر و مادر ژیکو می‌خواهند در قبل فقدان مادربزرگ بذری متفاوت را در ذهن کودک خود بکارند. در درواقع می‌خواهند کاری کنند که زندگی در ژیکو متوقف نشود.
Forwarded from عکس نگار
گلدان نامه رسان
نویسنده:جبار شافعی‌زاده
تصویرگر:سارا میاری
ویراستار:زهره دودانگه
سرویراستار:شهرام اقبال‌زادە
ناشر:میچکا
سال چاپ:اول/۱۴۰۳

مرگ یعنی چه؟
چرا انسان‌ها می‌میرند؟
وقتی که انسان می‌میرد کجا می‌رود؟
وقتی یک نفر می‌میرد برای او چه اتفاقی می‌افتد؟
آیا وقتی یک نفر مُرد می‌تواند دوباره برگردد؟

پرسش‌هایی از این قبیل ذهن تمام انسان‌ها، به ویژه کودکان را در هر کجای جهان که باشند، به خود مشغول کرده است. اگر چه محتوا و هدف پرسش‌های کودکان به فراخور سن و بافت دینی، فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، متفاوت است. اما وجه مشترک همه‌ی آنها رازگونه‌گی و معما برانگیز بودن مرگ است.

اسطوره، فلسفه، دین، روانشناسی، هنر و ادبیات، همواره تلاش کرده‌اند تا پاسخی درخور ذهن انسان به چنین پرسش‌هایی بدهند، و نوعی پالوده‌گی ذهنی و کاتارسیس روانی را به وجود بیاورند، تا انسان از حالت عدم تعادل به حالت تعادل برسد. ادبیات داستانی از جمله مقوله‌هایی است، که توانسته است، ضمن حفظ ویژگی‌های ادبی با بهره‌گیری از دانش فلسفه، روانشناسی و... طرح‌واره‌ شناختی ‌ـ عاطفی مناسبی را درباره‌ی مرگ پیش روی مخاطب بگذارد.

گلدان نامه رسان به عنوان یک داستان کودک، اگر چه حکایت‌گر مرگ است، اما روایت‌گر زندگی است. ژیکو قهرمان داستان، از خلال مواجهه با مرگ مادربزرگش با معنای حقیقی زندگی آشنا می‌شود. او بعد از سفر ابدی مادربزرگش، هر کجای جهان را که نگاه می‌کند، مادربزرگش را می‌بیند و در خیال خودش با او دیدار و گفتگو می‌کند. نام ژیکو که در زبان کوردی به معنای منبع و سرچشمه‌ی زندگی است، به صراحت بر همین مساله دلالت می‌کند.

در گلدان نامه‌رسان دو غریزه‌ی قدرتمند مرگ و زندگی، در یک خوانش فرویدی نه در تقابل با هم، که به‌مثابه‌ی دو خط موازی تا پایان داستان پیش می‌روند، و هر کدام از آنها از طریق نامه‌هایی که خواننده با محتوای آشکار و پنهان‌شان روبرو می‌شود، وجه غالب خود را در قالب کلام و تصاویری هنرمندانه به نمایش می‌گذارند، تا مخاطب خود از میان آن دو دست به انتخاب بزند.

از رویکرد نشانه‌شناسی، در گلدان نامه‌رسان نشانه‌های شمایلی و معنایی مرگ در نظام سوسوری یکی پس از دیگری در نشانه‌‌های زندگی استحاله پیدا کرده، و به خلق این اندیشه‌ی محوری منجر می‌شوند، که مرگ و زندگی در گستره‌ی حیات انسان، به یک اندازه موثر بوده، هر چند که کارکردی مشخص، متفاوت و مختص به خود دارند.

از نظرگاه یونگ، گلدان در این داستان اسطوره‌ی مدرنی است، که آرکی‌تایپ یا کهن الگوی رحم مادر را به شکلی کاملا استعاری و همچنین نمادین بازنمایی کرده، که هر بار که نامه‌ای درون آن گذاشته می‌شود، نطفه‌ی یک زندگی جدید یا سویه‌ای از آن را در خود پرورش داده و در قالب اندیشه‌ای نو به جهان داستان هدیه می‌کند.

از منظر جامعه‌شناسی، گلدان نامه رسان نقد ساختارها و کلیشه‌های قالبی و عموما غالبی است، که در هیئت مراسمی حزن انگیز و غم آلود، سعی در کم رنگ کردن ظرافت‌های زندگی به ویژه برای کودکان دارد. سکوت محض، پارچه‌ی سیاه، قاب عکس آویخته به دیوار و... تماما در نتیجه‌ی نامه‌نگاری میان ژیکو و مادرش جای خود را به شادی، رنگ‌های گرم و روشن، باغچه‌ی کوچک و... می‌دهند که تصویرگر کتاب به شکل هوشمندانه‌ای در ترکیب بندی و کنتراست و تنالیته و درجه‌ی اشباع رنگ‌ها، همچنین تفاوت نوع خطوط و هندسه‌ی احجام، این دوگانه‌گی و دوپاره‌گی فضا را به تصویر کشیده است. چنین برخوردی سبب شده تا سارا میاری تصویرگر کتاب، با خلق تصاویری که از خیال و تخیلی کودک محور سرچشمه گرفته‌اند، بتواند ضمن حکایت لایه‌های بیرونی، لایه‌های پنهان و درونی داستان را هم به شکلی هنرمندانه روایت کند.

👇👇👇
@Bookabarana
🔸بە زودی🔸

گلدان نامه رسان
نویسنده:جبار شافعی‌زاده
تصویرگر:سارا میاری
ویراستار:زهره دودانگه
سرویراستار:شهرام اقبال‌زادە
ناشر:میچکا
سال چاپ:اول/۱۴۰۳

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
درێژەی بابەت:

🔸بوونی گرێ(قەتماغە بەستنی خوێنی کچە کوژراوەکە) و کردنەوەی بەدەستی فەرماندار و شارەوانیی شار(کردنەوەی کۆشکی بلیت فرۆشتن) و هەر وەها لووتکە( ململانێی نێوان پێرەپیاوی بلیت فرۆش و خوێنی کچە کوژراوەکە) و کۆتایی دیاری کراو(فیشقە کردنی خوێنی کچە کوژراوەکە و...) ئەوە دەسەلمێنێت کە چیرۆک بەتەواوی هەڵگری پێکهاتەیەکی کلاسیکە و و ئەو تایبەتمەندییە مودێڕن و پەسامۆدێڕنانە وەک داڕشتنی تەنزئاوی پاڵەوانی چیرۆک و نواندنی لەڕادەبەری کارەساتەکە و... نەیانتوانیوە لانیکەم ببنە هۆی خولقاندنی پێکهاتەیەکی مۆدێڕن و چیرۆک بە زایەڵەیەکی سوور کە فیشقە دەکات و پیرەپیاوەکە و تەواوی شار لەگەڵ خۆیدا دەبات کۆتایی پێ دێت. نووسەر دەیتوانی بە دابین کردنی کۆتاییەکی ناڕوون و نادیار کە لەگەڵ ناوەڕۆکی چیرۆکەکەدا یەک بگرنەوە سەرکەوتووانە ئامانج و کۆتاییەکی بگۆڕ و چاوەڕوان نەکراو بۆ چیرۆکەکە بخولقێنێت.

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸خوێندنەوەی پێکهاتەناسیی چیرۆکی زایەڵەی شارێکی سوور لە نووسینی شانار جەوانشیر🔸

🔸نووسینی: جەبار شافعی‌زادە

🔸چیرۆکی زایەڵەی شارێکی سوور لە نووسینی شانار جەوانشیر بە کوشتنی کچێک لەلایان باوکیەوە لە بەردەم زانکۆیەکەدا دەست پێدەکات کە شوێن و نێوەکەی نادیارە. پاسەوانەکان بکوژی کچەکە قۆڵبەست دەکەن و دەیبەن. کرێکارەکانی شارەوانیش بەپەلە خوێنی کچەکە لە شەقامەکە دەسڕنەوە. ڕۆژی دواتر خوێنی کچە ڕێک لەو شوێنەی کوژرا بوو قەتماغە دەبەستێت و خەڵکی شار بەسەرسوڕمانەوە سێلفی لەگەڵ دەگرن و لە تۆڕە کۆمەڵایەتییەکاندا بڵاوی دەکەنەوە. دواتر فەرماندار و شارەوانی ناچار دەبن لە دانیشتنێکدا بڕیار بدەن بە سیمی ئاسندڕک دەوری خوێنەکە بگرن و کۆشکێکی بلیتفرۆشیش لەوێ دانێن هەتا خەڵکی ناچار بکرێن بۆ بینینی خوێنەکە بلیت بکڕن. پیرەپیاوێک دەبێتە بەرپرسی کۆشکەکە و ئەوێ بەڕێوە دەبات. ڕۆژێکیان خوێنی کچە هەموو شارەکە دادەپۆشێت و وا لە پیرەپیاوەکە دەکات لەوپەڕی تووڕەییەوە بە قوڵینگێکی ژەنگاوی لە خوێنەکە دەدات. لەپڕ لەگەڵ نووکی قوڵینگەکە زایەڵەیەکی سوور فیشقە دەکات و پیرەپیاوەکە و تەواوی شار لەگەڵ خۆیدا دەبات.

🔸ناوەڕۆک، پێکهاتە، کەسایەتی، پاڵەوان، گۆشەنیگا، گێڕەوەر لە تایبەتمەندییە سەرەکییەکانی چیرۆک لە هەموو سەردەمێکدان. پێکهاتە یەک لەو تایبەتمەندییە سەرەکیانەیە کە بەپێی شکڵ و شێوازەکەی چیرۆکی کلاسیک و مۆدێڕن و پەسامۆدێڕنی پێ دیاری دەکەن.

🔸چیرۆکی کلاسیک کە لە سەدەی ۱۷ی زایینیەوە دەست پێدەکات و هەتا سەدەی ۲۰ی زایینی درێژەی دەبێت لە پێکهاتەیەکی چەقبەستووی نەگۆڕی دیاریکراو پێک دێت کە بریتییە لە: دەستپێک، گرێ، لووتکە، کردنەوەی گرێ و کۆتایی. نووسەرانی کلاسیک هەر هەموویان ئەو پێکهاتەیەیان لە نووسینی چیرۆکدا ڕچاو دەکرد و بوونی ئەو پێکهاتەیە لە هەر چیرۆکدا نیشانەی سەرکەوتنی چیرۆکەکە بوو.

🔸لە چیرۆکی مۆدێڕندا کە لە سەدەی ۲۰ی زایینیەوە دەست پێدەکات ئەو پێکهاتە کلاسیک و کۆنە لەلایان نووسەرانی بوێر و ڕچەشکێندا هەڵدەوەشێتەوە و چیرۆک نووسانی مودێڕن پێکهاتەیەکی جیاواز بۆ چیرۆکەکەیان دیاری دەکەن کە چیتر ئاوڕ لەو پێکهاتە چەقبەستووە ناداتەوە و زۆرتر جەخت لەسەر ئەو ئەتمۆسفۆرەی دەکات کە چیرۆک لەوێدا ڕووی داوە. هەروەها جێگە و پێگەی تۆم و ماکەکانی پێکهاتەی کلاسیک وەکوو دەستپێک و گرێ و... دگۆڕدرێت و چیرۆک لە پێکهاتەیەکی بگۆڕدا دەگێڕدرێتەوە.

🔸لە چیرۆکی پەسامۆدێڕندا کە بەگوێرەی هەندێک لە تیۆری دانەرانی ئەدەب لە سەدەی ۲۱ی زایینیەوە دەست پێدەکات بەپێچەوانەی چیرۆکی مۆدێڕن پێکهاتەیەکی دیاری کراوی نییە و چیرۆک لە نەبوونی پێکهاتەیەکی دەستنیشان کراودا ڕوو دەدات و بە ئاکامی خۆی دەگات. واتا ناتوانین بۆ گێڕانەوەی چیرۆکی پۆست مۆدێڕن بەپێچەوانەی چیرۆک کلاسیک و مۆدێڕن پشت بە هۆکاری ناوەکی و دەرەکییەوە ببەستین، هەر بۆیە لە چیرۆکی پۆست مۆدێڕندا چاوەڕوانی ئەوە ناکرێت کە پێکهاتەیەکی نەگۆڕ یان بگۆڕی هەبێت.

🔸چیرۆکی زایەڵەی شارێکی سوور لە چەن بواردا دەڕواتە بازنەی چیرۆکی مۆدێڕن و تەنانەت پۆست مۆدێڕنیشەوە. بەڵام لە پێکهاتەیەکی کلاسیک پێڕەوەی دەکات و نووسەر نەیتوانیوە سەرەڕای جەخت کردن لەسەر بابەت و ناوەڕۆکێکی مۆدێڕن کە تۆمی تەنز و گاڵتە پێ کردن و هەروەها زل کردنەوە یان نواوندنی لەڕادەبەری تیایە و لە هەمان حاڵدا خولقاندنی چەن کەسایەتی کە ڕۆڵی سەرەکی لە چیرۆکەکەدا دەگێڕن و بەهۆی ئەو هەڵسووکەوتە کاریکاتۆرییەی هەیانە پاڵ دەدەنە پاڵەوانی چیرۆکی مۆدێڕنەوە لە پێکهاتەیەکی کلاسیک خۆی بپارێزێت و پێکهاتەیەکی بەتەواوی مۆدێڕنی بۆ ساز بکات.

"هەموو شت لە دوانیوەڕۆیەکی گەرمی هاوینەوە دەستی پێ کرد وا یەکێ لە باوکە تووڕەکانی شار بە بەرچاوی خەڵک و بە عالەمی ئاشکرا دەمانچەی بە نێوچاوانی کچەکەیەوە نا و لە بەردەم زانکۆیەکدا کوشتی..."

🔸ئەوە دەستپێکی چیرۆکەکەیە کە لە زمانی نووسەرەوە بۆ خوێنەری دەگێڕێتەوە. وەها دەستپێکێک لە شێوازی کلاسیک پێڕەوەی دەکات کەچی نووسەر دەیتوانی بە گۆڕینی گۆشەنیگا و هەروەها بگێڕ یان گێڕەوەری چیرۆکە و گەڕانەوەی لە زمانی کەسایەتییەکی ترە وە پێکهاتەیەکی مۆدێڕن بۆ چیرۆکەکەی دابین بکات هەتا لەگەڵ ئەو تایبەتمەندییانە مۆدێڕنانەی لە چیرۆکەکەیدا هاتوون یەک بگرنەوە. هەر چەن لە درێژەی چیرۆکەکەدا ئاوڕ لە گێڕانەوەی مۆدێڕن دەدات و دەڵێت:

"کەچی ئەمە کۆتایی ڕووداوەکە نەبوو بەپێچەوانەوە وا بزانم لەڕاستیدا ئەمە سەرەتای دەسپێکی چیرۆکەکە بوو."

🔸گەر نووسەر ڕێک لێرەوە چیرۆکەکەی دەستپێبکردبایا و وردە وردە چیرۆکی کوشتنی کچەکەی بۆ خوێنەر بخستایەتە ڕوو دەیتوانی چیرۆکێکی بەتەواوی مۆدێڕن بخولقێنێت و تەنانەت بە کەڵک وەرگرتن لە چەن شگرد و هێنانەوەی بەردەنگ بۆ ناو چیرۆکەکە لایەنێکی پۆست مۆدێڕنیتیش بە چیرۆکەکەی بدات.
Forwarded from Easy Download
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتاب #آیا_دهان_دایناسور_بسته_میماند؟

📌دایناسور، موجودی که از کتاب خواندن حوصله‌اش سر می‌رود ولی در عوض بجای حل مشکل در کتاب‌ها به سراغ راه‌حل‌هایی می‌رود که به ذهن خودش می‌رسد.

🖌 نویسنده: #جبار_شافعی_زاده
🎨تصویرگر: #سارا_میاری
📝ویراستار: #زهره_دودانگه
📔سال چاپ: اول/1403
👧🏻🧒🏻پیشنهاد سنی ما: بالای 7 سال
📌موضوع: داستان #تخیلی/ مهارت حل مسئله
▫️▫️▫️▫️▫️

🕊 ممنون از #ارغوان_باقری عزیز برای خواندن متن💝🙏

▫️▫️▫️▫️▫️

#انتشارات_کودک_و_نوجوان #کتاب_میچکا #کتاب_کودک #نشرمیچکا #نشر_میچکا
#روانشناسی #کودک #روانشناسی_کودک #نشر_کودک_نوجوا...
■ via @iEasyDLBot
Forwarded from عکس نگار
🔸پیرزن در این داستان آنجا که صرفا در نقش یک زن خسته و درمانده ظاهر می‌شود، و هنوز جنبه‌ی دیوآسای خود را برملا نکرده، شخصیت یک زن عادی مثل هر زنی دیگر است که نقاب به صورت دارد، اما به محض آنکه ورد مخصوصش را می‌خواند و تبدیل به دیو می‌شود، پا به عرصه‌ی آنیموس یونگی می‌گذارد و از عطوفت زنانه و زنانگی محض فاصله گرفته، و ویژگیهای جنس مذکر یا همان آنیموس را نشان می‌دهد.

🔸داستان با تقابل و روبه‌رویی دیو و پیکرتراش پایان می‌یابد. دیو، رد پیکرتراش را روی پشت بام پیدا کرده و دنبالش می‌کند. پیکرتراش هم با تمام توانش می‌دود و از دست او می‌گریزد. این پایان بندی، هم از رویکرد فرویدی و هم از منظر یونگی قابل تاویل و تفسیر است. از منظر فرویدی، تقابل و مبارزه‌ی بنیادین نهاد و خود را با وساطت فراخود بازنمایی کرده، و از رویکرد یونگی هم، تقابل ماسک و نقاب با شخصیت واقعی را به تصویر کشیده است که نویسنده در نهایت هوشمندی هیچ پایانی برای این مبارزه را متصور نشده و با خلق یک پایان باز، انتخاب پیروزی یا شکست را به عهده‌ی مخاطب گذاشته است.

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸سفر به اقلیم وهم🔸

🔸خوانش روانشناختی داستان اقلیم وهم نوشته‌ی منصور یاقوتی🔸

🔸نوشته‌ی: جبار شافعی‌زاده🔸

🔸نقد ادبی روانکاوانه، به انگلیسی (Psychoanalytic Literary Criticism) گونه‌ای از نقد ادبی است که در آن روش‌ها، مفاهیم، نظریه‌ها و فرم‌های به کار رفته متأثر از سنت روانکاوی است که توسط بنیانگذار روان‌شناسی مدرن زیگموند فروید بنا نهاده شد و پس از وی روانشناسان دیگری مانند یونگ، لکان، مورون و کریستوا در این زمینه فعالیت داشته‌اند. از همان نخستین روزهای پیدایش روانکاوی، خوانش روانکاوانه نیز در محافل ادبی مغرب زمین رایج شد و اکنون یکی از رویکردها و روش‌های اصلی نقد ادبی محسوب می‌شود. در این شیوه از نقد ادبی، به متن به مثابه‌ی یک رؤیا می‌نگرند و منتقد به تاویل آن می‌پردازد تا به لایه‌های نهفته‌ی آن پی ببرد. به نقد ادبی روانکاوانه، نقد روانشناختی نیز می‌گویند. با این رویکرد داستان اقلیم و وهم از منصور یاقوتی مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
داستان حاضر با مجموع نشانه‌هایی که در ساختار آن در چیدمانی خلاقانه در هم تنیده، و یک شبکه‌ی معنایی متفاوت را پیش روی مخاطب گشوده است، داستانی روانکاوانه به حساب می‌آید، که ارتباط میان شخصیت‌های اصلی و فرعی  را در فضایی روانشناختی به تصویر کشیده است. برای کشف چیستی و چگونگی این رابطه، اثر با استفاده از نمادها و نشانه‌های فرویدی و یونگی جزء به جزء مورد بررسی قرار می‌گیرد.

🔸عنوان داستان (اقلیم وهم) خود بارزترین نشانه از نظام فرویدی است، که به شکلی کاملا استعاری اشاره به ناخودآگاه بشر دارد، که فضا یا اقلیمی ناشناخته وهم آلود و فهم گریز است. نویسنده توانسته است با استفاده از توصیفات عینی تصویر مناسبی از آن پیش روی مخاطب بگذارد.
"بر دامن دره نمای آبادی مفلوکی قرار داشت و بر فراز تپه دژی قدیمی با برج‌های بلند و کنگره‌دار."

🔸نشانه‌های موجود در این قسمت از داستان مانند: دره، تپه، دژ قدیمی، برج‌های بلند و کنگره‌ها، تصویری روشن از شمایل ناخودآگاه و کوه یخی را پیش روی مخاطب می‌گذارد، که فروید از آن برای معرفی ساختار روان انسان استفاده کرده، و نویسنده توانسته در یک ساختار روایی شماتیک برای خلق اتمسفر داستان خود، به شکل هنرمندانه‌ای از آنها استفاده کند.

🔸شخصیت اصلی داستان، پیرزن فرتوت ژولیده و ژنده‌پوشی است، که در نهایت معلوم می‌شود نه صرفا یک پیرزن، که جنی است که تمام روستا را تسخیر کرده است. او شبانه زیر نور ماه، در حال خواندن یک ورد تبدیل به دیو می‌شود. شمایل پیرزن و کنشهای رفتاری او تماما در ناخودآگاه فرویدی و آرکی‌تایپ‌های یونگی جا می‌گیرد. به عنوان مثال: حوض، درخت بید، صداهای وهم‌آلود، ورد، مه تیره، شاخ محکم و تیز، دم بلند، سم پهن، ناخن بلند، الماس، در مخفی، دژ و... که چنین نشانه‌هایی علاوه بر خلق فضایی روانشناختی، با بهره‌گرفتن از  آرکی‌تایپ‌های یونگی مانند حوض، درخت، مه، روایتی از اروتیک عریان اما نشانه‌گذاری شده را هم در عباراتی از قبیل: شاخ محکم و تیز، دم بلند، سم پهن، ناخن بلند و... بیان می‌کند، که می‌تواند دلیلی سکسوالیته مرکز بر استحاله‌ی پیرزن در هیئت و شمایل جن و دیو باشد.

🔸بعد روانکاوانه‌ی دیگر داستان، نبرد و مبازره میان دیو و مهر و آناهیتا است. همانگونه که در نظام روانکاوی فروید همواره مبارزه میان سه سطح روان یعنی هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار و همچنین، سه ساحت بنیادی شخصیت یعنی نهاد، خود و فراخود وجود دارد، در داستان هم این مبارزه به شکلی نمادین بازسازی شده، و دیو، مهر و آناهیتا با توجه به ابعاد معنایی و ویژگی‌های ساختاری و فرمیک، نماینده‌ی این سه سطح و ساحت گوناگون هستند که در نهایت، همانگونه که خود فروید باور داشته این اغلب سطح ناهشیار و ساحت نهاد است که بر دیگری پیروز می‌شود، نویسنده هم در داستان با سیطره‌ی پیرزن و دیو بر پیکرتراش و اهالی روستا از این انگاره پیروی کرده است.

🔸با توجه به آنکه آنیما و آنیموس از مهمترین مفاهیم نظام یونگی بوده، و یونگ با اتکا بر این دو مفهوم و همچنین مفاهیم دیگری مانند ماسک و پرسونا نظریه‌ی روان تحلیلگری خود را بنیان گذاشته، و این نظریه به سرعت پا به عرصه‌ی هنر و ادبیات گذاشته، و آثار هنری و ادبی فراوانی براساس آن به وجود آمده‌اند، در این داستان هم آنیما و آنیموس در قالب یک شخصیت پردازی قدرتمند بازنمایی شده‌اند.

🔸آنیما و آنیموس (به انگلیسی: Anima and Animus)، در مکتب روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ به بخش ناهشیار یا خودِ درونیِ راستینِ هر فرد گفته می‌شود که در مقابل نقاب یا نمود برونی شخصیت قرار می‌گیرد. آنیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوه‌گر می‌شود، و آنیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار می‌شود.
🔸کتاب جدید🔸

آیا دهان دایناسور بستە می‌ماند؟
نویسنده: جبار شافعی‌زاده
تصویرگر: سارا میاری
ویراستار: زهره دودانگه
سرویراستار: شهرام اقبال‌زادە
سال چاپ: اول/۱۴۰۳
پیشنهاد سنی ما: بالای ۷ سال
موضوع: داستان تخیلی/ مهارت حل مسئله

👇👇👇
لینک مشاهدە و خرید کتاب:

https://michkapub.com/product/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%9F/

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸عکاسی با کلمات
خوانش زبان شناختی داستان تنهاتر از ماه، نوشته‌ی منصور یاقوتی🔸

🔸نوشتە‌ی: جبار شافعی‌زادە🔸

🔸زبان در ادبیات چه شعر چه داستان از مهمترین مولفه‌های خلق ادبی است. جایگاه زبان در ادبیات تا حدی است که در نقد ادبی رویکردی به نام نقد زبان شناختی به وجود آمده و منتقدین در این رویکرد صرفا جنبه‌ها و کارکرد زبان را در یک متن ادبی بررسی می‌کنند. در این نوشتار داستان تنهاتر از ماه از منصور یاقوتی از منظر این رویکرد مورد بررسی قرار می‌گیرد.

🔸تم بنیادین داستان زندگی گرگ مادر و بچه‌اش است که از زبان بچه گرگ روایت می‌شود. راوی در این داستان با عبور از بعد صرفا ارتباطی و معناشناختی زبان با بهره‌گرفتن از جنبه‌های استعاری زبان با زبان نه فقط به عنوان یک جسد در ساختار داستان که به‌مثابه‌ی موجودی زنده برخورد کرده که کلمه از پی کلمه و سطر از پس سطر نفس می‌کشد، تا پایان داستان موجودیت خود را حفظ می‌کند و در دایره‌ای از دال و مدلول‌های زبانشناختی به خلق اتمسفر و جهان ابژکتیو و سوبژکتیو زبانی می‌پردازد.

🔸یاقوتی در این داستان ضمن فاصله گرفتن از زبان گزارشی که ماجرا را در نه در عمق که در سطح روایت می‌کند با توصیفات منحصر به فرد متکی به خیال‌ورزی‌های زبانی و نه تخیل محض مخاطب را در متن داستان نه با یک نوشتار به مثابه‌ی کتابت صرف که با یک نویسار قدرتمند روبرو می‌سازد که در خلال آن تابلویی مجسم و عینی از ذهنیت خود به عنوان نویسنده و بچه گرگ به عنوان راوی پیش چشم او می‌گشاید تا درعوض خوانشی متکی بر کلمات به دیداری عینی پر از مکاشفه دست بزند.

🔸برخی ارجاعات درون متنی بر این ادعا صحّه می‌گذارد.

"هر دو گرسنه با خشم و نفرت یال‌های برف گرفته و دشتی را که مانند پوست خرگوش سفید بوذ و تپه‌های خفته در زیر پوستین برف را درمی‌نوردیدیم."

در این پاره از متن کلمات بیشتر از آنکه کارکردی شنیداری داشته باشند سویه‌ای تماما دیداری به خود گرفته‌اند و نویسنده اتمسفر داستان را در منشوری از رنگهای گوناگون به تصویر کشیده است. این همان قدرت و جادوی زبان است که زبانشناسانی مانند سوسور، پیرس، وورف و... بر آن تاکید داشته‌اند.

🔸اگر چه در این نقد هدف بررسی ابعاد زبانشناختی داستان است اما وجه استعاری آن و حضور دیگری در یک مفهوم فلسفی جنبه‌ای روانکاوانه هم دارد که ضرورت دارد از رویکرد لاکانی با عنوان ناخودآگاه به عنوان زبان مورد نقد و بررسی قرار گیرد. از همین رو به نمونه‌ای عینی از متن داستان اشاره می‌کنم.

🔸"مردم با وحشت می‌گفتند گرگها... گرگهای درنده!ٔ"
"سگ‌ها به عوعو افتادند. آه این خائنان در پناه تفنگ و چراغ چه پارسی می‌کنند."🔸

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸خوانش داستان پروانه‌ بر خاک نوشته‌ی منصور یاقوتی براساس رویکرد روایت محور 🔸

🔸نوشتە‌ی: جبار شافعی‌زادە🔸

🔸پروانه‌ بر خاک داستان کوتاهی از منصور یاقوتی نویسنده‌ی معاصر است که تم اصلی و موتیف مقید آن، انفال کوردهای اقلیم کردستان توسط رژیم بعث عراق است. داستان از زاویه‌ی دید کودکی روایت می‌شود که شاهد عینی ژنوساید (انفال) کوردهای هم‌میهن‌اش است.

🔸انتخاب این زاویه‌ی دید و نوع روایت به شکلی هوشمندانه صورت گرفته تا بر دو نکته در گونه‌های روایت در داستان صحّه بگذارد.
اولا کودک به عنوان روایتگر مشاهده‌گری عینی‌ است که برخلاف راوی بزرگسال که ممکن است در خلال روایت دچار سوگیری و تعبیر و تفسیر شخصی شده و جهانبینی و گاهن ایدئولوژی‌اش را به مخاطب القاء کند صرفا مشاهدات عینی‌اش را بی هیچ دخل و تصرفی روایت کرده و هر نوع تعبیر و تفسیری را بر عهده‌ی مخاطب می‌گذارد. چنین رویکردی علاوه بر تمرکز بر مخاطب و برجسته کردن نقش او در فهم داستان به عنوان یک متن باز به داستان سویه‌ای چند تاویلی از نوع بارت ـ ریکوری خواهد داد و هم از نظر گونه‌های خوانش درعوض متن غیرفعال ـ خواننده‌ی غیرفعال به قول اکو معادله‌ی متن فعال ـ خواننده‌ی فعال را شکل دهد. چنین برخوردی طبعا به داستان فرم و ساختاری مدرن داده و میان داستان و گونه‌های روایت کلاسیک فاصله انداخته است.

🔸بعد دیگر اینگونه از روایت میزان همذات پنداری مخاطب با شخصیت‌های داستان است که انتخاب کودک به عنوان راوی صرفا مشاهده‌گر به این همانندسازی عمق روانشناختی لازم را بخشیده و مخاطب را از برخورد سطحی با او و موقعیت تراژیکش برحذر داشته است.

🔸چنین رویکردی نشان می‌دهد که نویسنده به درک درستی از جنبه‌های روانشناختی و لایه‌های جامعه‌شناختی روابط انسانی دست پیدا کرده و با آگاهی از اینکه مخاطب از میان تمام شخصیت‌ها با شخصیت کودک همذات پنداری عمیق‌تری احساس خواهد کرد او را به عنوان راوی انتخاب کرده است.
برخورد راوی کودک با نشانه‌ها و سمبل‌های موجود در داستان، بعد دیگری از داستان است که علیرغم رئال بودن واقعه‌ی تراژیک ژنوساید کوردها، جنبه‌ای استعاری و سوررئالیستی به داستان داده و آن را در تمام لایه‌ها گسترش داده است.

🔸راوی کودک اگر چه زنده به گور کردن بزرگسالان را عینا به چشم خودش می‌بیند اما به شکلی هوشمندانه موازی با آن زنده به گور کردن پروانه‌ها را هم بی هیچ تکلف و تصنعی چه در سطح روایت و چه در سطح زبان، روایت کرده و پیش روی مخاطب می‌گذارد، تا هم بر معصومیت و بی‌گناهی آنان که قربانی شده‌اند تاکید کند و هم بی آنکه وارد وادی شعار و پروپاگاندا شود، گناهکار بودن رژیم بعث را هم برجسته کند.

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from عکس نگار
🔸تا زریبار و یک سطر🔸
     جبار شافعی‌زادە


🔸تا زریبار و یک سطر، همایش فرهنگی ـ ادبی سالیانه‌‌ی مختص شعر کوردی است، که شهریور ماه هر سال در شهر مریوان برگزار می‌شود. در این برنامه‌ی ارزشمند که توسط انجمن فرهنگی ـ ادبی، و اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی مریوان بنیانگذاری شده، شاعران، نویسندگان، منتقدین ادبی و دوستداران حوزه‌ی فرهنگ و ادبیات کوردی از تمام مناطق کورد نشین حضور پیدا کرده، و از آن میان ۴۰ شاعر به خوانش آثارشان که به یکی از گویش‌های (لری، لکی، فیلی، کلهری، هورامی، گروسی، کرمانجی و سورانی) زبان کوردی است می‌پردازند.

🔸وجه بارز این همایش شعری، گفتمان دمکراتیکی است که میان گونه‌های متفاوت شعری از کلاسیک تا مدرن و پسامدرن و گویشوران مختلف کورد زبان خلق شده، و سبب خواهد شد تا ضمن به اشتراک گذاری آثارشان، از روند شعر کوردی در مناطق متفاوت جغرافیای کشور اطلاع پیدا کنند. چنین رویکردی سبب خواهد شد تا مخاطبان جدی و عامی شعر کوردی، به درک درستی از تغییرات و دگرگونی‌هایی برسند، که در حوزه‌ی شعر کوردی اتفاق افتاده است.

🔸سویه‌ی ارزشمند این همایش شعری، توجه جدی به ادبیات به ویژه شعر کودک در کردستان است. توجه‌ی برگزارکننده‌گان از اولین دوره به شعر کودک، سوای آنکه نشان می‌دهد، بنیانگذاران و گردانندگانش به درک درستی از پیوند میان ادبیات کودک و بزرگسال دست پیدا کرده‌اند، نشان از آن دارد که گفتمان کودک محور از حاشیه درآمده، و در مرکزیت جغرافیای فرهنگی ـ ادبی کردستان قرار گرفته است. بدون شک چنین توجه درخوری، اگر در لایه‌های اجتماعی به شکل موزون و متناسبی گسترش یابد، نوید بخش آن است، که ادبیات کودک کردستان در مسیر رشد قرار گرفته، و در آینده‌ای نه چندان دور خواهد توانست در سطح ملی و بین‌المللی، به جایگاه شایسته و درخورش دست پیدا کند.

🔸بعد ارزشمند این رویداد فرهنگی، تقسیم بندی شعرخوانی شاعران در پنل‌های ادبی مختلفی است، که هر کدام به نام شاعری مطرح و شناخته شده نامگذاری شده، که ضمن معرفی کردن آنها، جایگاه‌شان را در تاریخ ادبیات کرد نشان داده و مسیر مطالعه را برای علاقه‌مندان و پژوهشگران این حوزه فراهم می‌سازد.

🔸حرکت فرهنگی اثرگذار تقدیر و تجلیل از ۴ شخصیت فعال و اثرگذار حوزه‌ی فرهنگ، هنر و ادبیات کردستان در هر دوره، که با بررسی دقیق عملکرد و آثار پیش روی جمع کثیری از فعالین حوزه‌های مورد اشاره انجام می‌شود، بعد فرامکانی ـ فرازمانی ویژه‌ای به تا زریبار و یک سطر داده است، که ضمن فراهم سازی فضای ارزشگذاری معنوی آثار خلق شده، فعالین این حوزه‌ها را به خلق و پدیدآوری آثار درخشان دلگرم کند.

🔸سوای جنبه‌های درونی از ویژگیهای بارز بیرونی این همایش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد، که می‌تواند به مدلی شایسته و درخور در حوزه‌ی فرهنگ، هنر و ادبیات بدل شود:

🔹فراخوان به موقع
🔹داوری مناسب آثار
🔹پاسخگویی روشمند
🔹استقبال شایسته از شرکت‌کننده‌گان
🔹اسکان برنامه‌ریزی شده
🔹مجری‌گری حرفه‌ای
🔹پراکندگی برنامه در زمان مناسب (عصر و شب)
🔹 لوح سپاس و هدایای ارزشمند فرهنگی

👇👇👇
@Bookabarana
🔸ئاگاداری🔸

🔸بە بۆنەی داواکاری کۆمەڵێک لە هاوڕێیان، کارگەی شێعر و چیرۆک لە کامێران بەڕێوە دەبەین. ئەو کارگەیە بۆ سێ گرووپی تەمەنی منداڵان، مێرمنداڵان و گەورەساڵان لە ڕۆژی چوارشەمە ۱۰ی گەلاوێژەوە دەست پێدەکات و، تا کۆتایی مانگ درێژەی دەبێت.

🔸خوازیارانی ئەو کارگەیە دەتوانن بۆ ئاگاداری لە چۆنیەتی بەڕێوەچوونی کارگەکە و، مەرجەکانی بەشداربوون بەو ژمارە مۆبایلەوە پێوەنەدی بکەن: ۰۹۱٨۷۴۹۱۶۲۵

🔸اطلاعیه🔸

🔸به دنبال درخواست تعدادی از دوستداران ادبیات، کارگاه ادبی شعر و داستان از روز چهارشنبه ۱۰ مرداد تا پایان ماه برگزار خواهد شد.

🔸علاقه‌مندان می‌توانند جهت اطلاع از شرایط کارگاه با این شماره موبایل تماس بگیرند. ۰۹۱٨۷۴۹۱۶۲۵

👇👇👇
@Bookabarana
Forwarded from اتچ بات
"برای منصور یاقوتی و کشتی به گل نشسته‌ی آرزوهایش"

جبار شافعی‌زادە

🔸عباس معروفی در نشریه‌ی گردون به‌ دلیل جملات کوتاه، ادبیات قائم به ذات و به دور از تقلیدش، او را «چخوف ایران» نامیده است. مجموعه داستان مردان فردا یش در سال ۱۳۵۶ توسط شورای کتاب کودک، معتبرترین نهاد فعال در زمینه‌ی ادبیات کودک و نوجوان ایران تا به امروز، برنده‌ی بهترین کتاب سال شده است. همین دو مورد کافیست تا بتوان این ادعا را ثابت کرد که منصور یاقوتی به قول شهرام اقبال زاده، دوست دیرین و هم‌ولایتی‌ صاحب‌ نامش، از ستون‌های محکم و استوار ادبیات داستانی ایران در دو حوزه‌ی ادبیات کودک و بزرگسال است.

🔸یاقوتی همچنین به‌سبب توصیف فضاهای روستایی و زندگی دهقانان و فرودستان، و نیز ارائه‌ی تصویری واقعگرایانه و انتقادی از جامعه‌ی روستایی کردستان ایران، جایگاه مهمی در ادبیات روستایی و ادبیات اقلیمی منطقه‌ی جنوب کردستان ایران دارد. این داستان‌ها در واقع بر اساس خاطرات کودکی نویسنده نگاشته شده و مملو از تصاویر نوستالژیک از ده و روابط گرم و صمیمانه‌ی روستایی است. 

🔸وی همچنین علاوه بر آثار ادبی خود که عمدتاً رئالیسم موسوم به کارگری، واقع‌گرایی سوسیالیستی هستند، در زمینه‌های مختلف مانند گردآوری افسانه‌ها، تحقیق در ادبیات فولکلوریک و شاهنامه‌ی کوردی نیز فعالیت کرده‌ است. چنین گستره‌ای سبب شده تا از وی شخصیتی چند وجهی بسازد، که در تمام وجوه مختلف پایش را جای درستی بگذارد تا نه بلغزد و نه فرو بریزد.

🔸توجه‌ی جدی یاقوتی به کودکان و نوجوانان، و تاثیرات اجتماعی و روانشناختی جامعه‌ی بزرگسال بر آنان، چه در کسوت معلمی به تاسی از زنده‌یاد صمد بهرنگی، و چه در لابه‌لای آثارش، سبب شده تا از او چهره‌ای فیلسوف‌وار در حوزه‌ی کودکی بیافریند. فیلسوفی که کودکان و نوجوانان را در نهایت ناامیدی سیاسی ـ اجتماعی، در شرایط گرفتار شدن در "بن‌بست"* به خلق و کشف امید دعوت می‌کند، تا سوار بر "مادیان چهل کره"، از دل تمام تاریکی‌هایی که "آهو دره" را دربرگرفته عبور کنند، و به همراه "بچه‌های ده خود"شان، "چراغی برفراز مادیان کوه" روشن کنند و بال در بال "توشای پرنده‌ی غریب زاگرس"، به قلب ماجرایی سفر کنند که علیرغم تمام "زخم‌"ها و دردهای جانکاهش نهایتش پیروزی است. چرا که او باور دارد کودکان امروز "مردان فردا"یند. مردانی که در ذهن هر کدام‌شان "خرچنگی بلندپرواز" نفس می‌کشد که بر این باور است، باید یکجا نماند و همواره "گامی به پیش" برداشت، تا در پایان راه به یک "پری چهل گیس" تبدیل شود.

*اسامی برخی از آثار منصور یاقوتی

👇👇👇
@Bookabarana
More