درباب پدر
و مادرها به عنوان بزرگ ترین دشمنان فرزندان شان!
پدر
و مادر بودن احتمالاً حس غریبیه اما به نظرم دو وضعیت هست که می شه گفت در اون ها پدر-مادرها بزرگ ترین دشمنان بچه هاشون هستند:
اول، وضعیتی که پدر-مادرها حواسشون نیست که مهم ترین چیزی که می تونند
و باید به بچه هاشون هدیه بدند، حس آرامش ناشی از حمایت بی قید
و شرط از بچه هاست
و نه لزوماً فقط پول
و امکانات
و...
این حس، موجب عزت نفس در بچه ها می شه
و در نتیجه بچه ها حس نمی کنند در این دنیا، تنهای تنها
و بی پشتوانه اند.
دومی اما به نظرم از اولی هم مهم تر
و در عین حال دهشتناک تر
و مصیبت بارتره.
در وضعیت دوم پدر-مادرها ممکنه این قدر بچه هاشون رو دوست داشته باشند، که تبدیل به بزرگ ترین دشمنان همین بچه ها بشند
و به اسم حمایت
و عشق پدر-مادری
و محبت
و دلنگرانی، فرصت تجربه کردن، کار کردن، شکست خوردن، بزرگ شدن، استقلال
و مواجهه با جهان واقعی رو ازشون سلب کنند.
این پدر-مادرها گاهی حتا تمامی رؤیاها، آرزوهای دست نیافته
و زندگی نزیسته خودشون رو به بچه ها تحمیل می کنند تا خودشون احساس رضایت کنند،
و نه لزوما بچه ها.
در نهایت، با این رویکردِ خطرناکِ پدر-مادرهای بی نهایت مهربان
و عاشق، احتمالاً مردان
و زنانی در جامعه پرسه می زنند که هر چند سن
و سالی از ایشان گذشته اما هم به لحاظ ذهنی
و هم از نظر سطح توانمندی ها، رشد چندانی نکرده اند
و گاهی حتا به هیچ درد خاصی نمی خورند جز آویزان بودن به همان پدر-مادرِ مهربانِ نگران...
به امید روزی که پدر-مادرها کمی بیستر دست از سر بچه هاشون بردارند
و اجازه بدند کم کم خود این بچه ها با زندگی کردن، آزمودن، خطا کردن، زمین خوردن
و برخاستن دوباره، فرصت رشد همه جانبه رو داشته باشند.
#محمد_نجفی @mimnajafihttps://www.instagram.com/p/BUfGKA_lGfz/