شاید برای شما هم پیش اومده باشه که در شرکت یا سازمانی که کار میکنید، جملاتی مثل اینکه «ما در این شرکت مثل یک خانوادهایم!» رو شنیده باشید. توصیفی که در وهلهی نخست به نظر زیبا و دلچسب میرسه و پر از انرژی و حس خوبه منتها سؤال مهمی که وجود داره اینه که آیا واقعاً قراره یا اصلاً امکانپذیره آدمها در یک سازمان مشابه همان مناسباتی که در خانوادهها وجود داره، عمل و رفتار کنند و با هم و با سازمان در چارچوب مناسبات خانوادگی تعامل داشته باشند؟ به خصوص اگر این جمله مدام توسط مدیران سازمان تکرار بشه آیا ممکنه نوعی استفاده ابزاری از این مفهوم در حال رخ دادن باشه؟ و آیا ممکنه حتا اگر مدیران سازمان با حسن نیت چنین رویکردی را در سازمان میپراکنند، باز نتایج چنینن چیزی در نهایت چندان خوشایند نباشه؟ در اولین اپیزود از فصل دوم پادکست
کافه بیست
تاسی با مهدی بهزاد، مشاور ارشد توسعهی کسبوکار دربارهی این موضوعات گفتوگو کردهایم. مهدی بهزاد، کارشناسی مدیریت بازرگانی و کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی و بازاریابی خونده و بیش از ده سال سابقه سازمانی توسعهی محصول، توسعهی کسب و کار و بازرگانی خارجی و همین طور سابقه مشاوره مدیریت در بخش دولتی، خصوصی داخلی و بینالمللی داره. میزبان این گفتوگو محمد نجفی، بنیانگذار
بیست
تاسی است.
در اپیزود اول از فصل دوم پادکست
#کافه_بیستتاسی با عنوان «ما یکخانوادهایم!» با مهدی بهزاد، مشاور ارشد توسعهی کسب و کار گفتوگو کردهایم.
برای شنیدن این گفتوگو میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید.
👇https://anchor.fm/20ta30