نسوز
اما ، بساز،
از میله های قفس
بالهایی برای پرواز...
بخش دو :
زندانی سیاسی کیست؟
چرا و چگونه باید از او پشتیبانی کرد و با او همراه شد ؟
برای پاسخ به این پرسش مهم، ابتدا باید پرسید که زندان چیست و منظور از سیاسی چه کسی است.
زندان صرفا مجموعه ای از دیوار ها که انسان را محروم از زیستن در جامعه و " امکانات ویژه ی دنیای آن سوی دیوارها " می کند ، نیست.
زندان ، جهانی متفاوت و پیچیده است.
زندان برای حکومتهای مستبد(( به ویژه سرمایه داری و ( ویژه تر " کلریکال کاپیتالیسم موجود_ مجموعه ی عمامه برسران و چفیه بر دوشان )) ، سه ویژگی اساسی دارد ؛
نخست وسیله ای برای سرکوب و حذف منتقدین و نواندیشان و البته ایجاد هراس در دل تمام دادخواهان جامعه است.
دو ، موجه نشان دادن حاکمیت به مثابه ناظم / اینکه زندان را مرکز بازپروری و ندامتگاه می خوانند_ جایی که از جرم و جنایت پیشگیری و تبه کاران را اصلاح می کند.
) اگر چه در عمل زندان خاصیتی کاملا متفاوت دارد وخود عامل تشدید جرم و تبدیل مجرم کوچک و آماتور به مجرم کار بلد ، حرفه ای و کمهراستر از مجازات می کند.)
و خاصیت سوم کسب درآمد از طریق زندان داری است.
) دزدی از بودجه درمان، بهداشت و خوراک زندانی و فروش اجناس به چند برابر قیمت/ فروش مواد مخدر و دیگر اقلام ممنوعه در زندان توسط عوامل خودشان و درآمد هنگفتی که در کارگاه های شبیه به اردوگاه های کار اجباری دارد .
مثل موسسه حامی
^^^^^****
اما زندانی سیاسی، یا دادخواهِ دربند کیست؟
او که برای نجات جامعه ، با ستمگران مبارزه کرد و به دست آنها سرکوب شد و تحت شکنجه قرار گرفته است.
پس وظیفه ما پشتیبانی از او است که برای همه شد، ما نیز برای او یکی می شویم.
پشتیبانی از هر دادخواه ِ دربند ، به مثابه نجات تمام جامعه و گامی است به سوی پیشرفت.
پشتیبانی از زندانی سیاسی
اولا این پیام را برای حاکمیت مستبدین دارد که " زندانی سیاسی مان تنها و بی پناه نیست؛
پشتیبانی ما ، به زندانی مصونیت و ایمنی می دهد .
و دوما علاوه بر تقویت روحیه خود زندانی ، به دیگر اعضای جامعه نیز پیام می دهد که دادخواهان تنها و بی نوا نیستند.
بنابر این شهامت اطمینان مردم برای کنشگری بالا رفته و از سوی دیگر توان سرکوبگر برای حذف منتقدین و بهبود خواهان کاهش می یابد...
و چندین دلیل دیگر برای چراییِ پشتیبانی از دادخواهانِ دربند.
اما هرآینه لازم است درباره چگونگی پشتیبانی از زندانی سیاسی سخن گفت:
پشتیبانی ما باید " گسترده، پیوسته، برابر( بدون تبعیض )، خلاقانه و برنامه ریزی شده ، در راستای مبارزه طبقاتی متشکل باشد.
گسترده باشد،
یعنی هنگامی که یک دادخواه در کوت عبدالله یا ماهشهر بازداشت می شود، صدای حمایتها از ارومیه تا بلوچستان ، از تهران تا شیراز و .
از همه جا شنیده شود،
نه فقط شنیده شود که گوش ستمگر را کر کند.
پیوسته باشد، به جای کنشگری مناسبتی و مقطعی ، باید حمایت از زندانی سیاسی را در برنامه هر روزه خود بگنجانیم ،
باید هزینه روی دست حاکمیت مستبدین گذاشت .
هزینه سرکوب را برایشان بالا برد.
برابر باشد؛
برای ما فرقی نکند ، اینکه نژاد ، رنگ پوست، زبان، گرایشات و باورهای او و مذهبش چیست،
دغدغه ما باید دفاع از حقوق و سلامت انسانهاباشد.
می توانیم اندیشه هایش مخالف باشیم، اماباید از حقوقش دفاع کنیم .
امروزه صدها انسان در زندانهای جمهوری اسلامی محبوسند که ما حتی نامی از آنها نشنیده ایم،
رسانه های جریان اصلی ، فقط نام چند زندانی را در اخبارشان جای می دهند،
چشمشان را روی ظلمی که به زندانی عرب، کورد ، بلوچ، تورک، سنی، آتئیست، لیبرال، سکولار، آنارشیست، سوسیالیست، کمونیست، درویش، مجاهد ، جمهوری خواه، دموکرات ، ... فعال هویت طلب؛ استقلال خواه و انسانهای مستقل دادخواه می شود ، بسته اند.
صد ها حمزه سواری در زندان شیبان کشته و محبوس شدند و کسی حتی نامی از آنها نشنید
،.اما هر روز خبر سرفه یا تب کردن
کسی که در واقع سوپاپ اطمینان حکومت است و او را با نام "زندانی سیاسی" به ما نشان می دهند ، را میبینیم.
علاوه بر همه اینها باید خلاق باشیم و برنامه ریزی دقیق داشته باشیم.
به یک سبک و شیوه اکتفا نکنیم،
برای پیروزی همیشه باید چند گام از دشمن جلو تر بود .
#سهیل_عربیبخش دو
/////^^^^^^^/////
بخش یک
برای عزیزانی که موفق به مطالعه نشدند.
مروری بر کنشگری درون زندان / عکاسی که از دوربینش جدا بود و تصاویر را با قلمش بازتاب می داد ...
این اثر:
نسوز اما بساز
از میله های قفس،
بالهایی برای پرواز....
بخش یک
^^^^****^^^^
از خواب پرید!
باز هم...
از خواب پرید!
خشم و افسوس روانش را پریشان کرد!
خشم از هرآنچه خواب شیرینش را پایان داد و او را دگر بار به کابوسی که آن را بیداری در شکنجه گاه می نامد،باز گرداند!