کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گرد

#حق_من_چیست
Channel
Politics
News and Media
Social Networks
Prohibited Content
Persian
Logo of the Telegram channel کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گرد
@BehnimaPromote
1.56K
subscribers
18.2K
photos
18.1K
videos
18.4K
links
https://t.center/behnima ارتباط با ادمین @BEH_Naam23
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گرد
Photo
#کیوان_صمیمی روزنامه نگار و زندانی سیاسی : جمهوری اسلامی به سرکوب #بهائیان پایان دهد.

همانطور که در میانمار و هند و برخی مناطق دیگر دنیا که تعصبات کور حاکم است، مسلمانان مورد سرکوب و جنایت قرار گرفته و می‌گیرند، در جمهوری اسلامی نیز ظلم و قتل دینی علیه هموطنان خداباور بهایی از ابتدای پیروزی انقلاب توسط داعش مسلکان شیعی آغاز شد.

دو دهه است که به دنبال فشارهای بین‌المللی، جنایاتی مانند اعدام‌های علنی گویا متوقف شده ولی ظلمی که چندان کمتر از نسل‌کشی نیست، یعنی پروژه فشار به منظور اخراج ایرانیان بهائی از کشور  و آواره کردن آنان کماکان ادامه دارد.

دو روز پیش، طی یک یورش امنیتی ۱۵ نفر از بهائیانی که جز رسیدگی به مشکلات جاری هم‌کیشان خود و خدمت‌رسانی به هموطنان، هیچ فعالیت سیاسی نداشتند را بازداشت کرده و دیروز هم در اطراف ساری منازل بسیاری از بهائیان مازندرانی را تخریب کردند.

حکومت سرکوبگر اسلامی از ۴۰ سال پیش تا کنون با هدف دست برداشتن این اقلیت دینی از اعتقاد خود به ایجاد رعب و وحشت از طریق تخریب یا سوزاندن منازل، نابود کردن مزارع و باغات بهائیان، تخریب یا تعطیل کردن  مغازه‌های بسیاری از آنان در شهرهای مختلف، مجبور کردن تجار مسلمان به قطع ارتباط تجاری با بهایی‌ها، ممنوع کردن فعالیت اقتصادی چندین واحد بزرگ صنعتی و کشاورزی متعلق به این اقلیت مذهبی، تعطیل کردن بسیاری از مراکز تحصیلی و آموزشی، اخراج دانشجویان بهایی از دانشگاه‌ها، زندانی کردن تعداد زیادی از بهائیان در همه این سال‌ها و امثال این اقدامات قرون وسطایی و جنایت‌بار دست زده است.

در یکی دو دهه ابتدای حکومت، داعشیان شیعی نیز بیش از ۲۰۰ نفر که مشخصات همگی موجود است، به جرم بهایی بودن اعدام شدند و همچنین مستندات قتل‌های پنهانی و خانه‌سوزی‌ها و شکنجه‌هایی که به اصطلاح "خودسر" و آتش به اختیار بوده نیز تدوین شده است.

در سال ۸۷  هفت نفر که امور جاری زندگی این اقلیت را در ایران مدیریت می کردند بازداشت شده  و هر کدام ۱۰ سال حبس را تحمل کردند و قابل توجه اینکه در همان زمان و پس از تحقیقات طولانی امنیتی و قضایی، در مکاتبات درونی نظام اعلام شد که فعالیت بهائیان مصداق جاسوسی نیست.

اکنون شرم‌آور است که به رغم تایید درونی فوق  اما یک نهاد امنیتی در بیرون و خطاب به مردم، دو روز پیش منافقانه اعلام کرد که اینها جاسوس اسرائیل هستند.

این نهاد واقع شدن مقبره موسس این دیانت در اسرائیل را بهانه کرده است در صورتی که به خوبی می‌داند رژیم صهیونیستی اسرائیل فقط ۷۴ سال است به وجود آمده اما پیشوای بهائیان نزدیک به ۱۴۰ سال پیش که آن سرزمین، فلسطین نام داشت و پیش‌تر به آنجا  تبعید شده بود همانجا فوت کرده است.

همچنین شورایی به نام بیت‌العدل متشکل از منتخبان بهائیان کشورهای مختلف، نهاد رهبری پیروان این دین است و طبیعتا در همان سرزمینی که مقبره رهبر اولیه‌شان و زیارتگاه بهائیان جهان است قرار دارد.

حکومتیان ۴۰ سال است به بهانه این سکونت‌ها و بدون اینکه هیچ اشاره‌ای به قرینه‌های زمانی و مکانی داشته باشند و همچنین بدون ذکر اطلاعات مستند تاریخی به مردم، درصدد انحراف افکار عمومی و القای بدبینی در مورد ارتباط ویژه بین رژیم فعلی اسرائیل و بهائیان هستند.

به نظر می‌رسد، تشدید ضربات دولت نژادپرست صهیونیستی به مراکز حساس جمهوری اسلامی باعث عصبانیت حکومت شده ولی از آنجایی که مقابله به مثل با اسرائیل، هزینه‌ سنگینی برای نظام خواهد داشت، نهاد امنیتی به مانور تبلیغاتی و خود را برتر از نهادهای امنیتی اسرائیل نشان دادن، روی آورده  تا به طرفداران خود روحیه بدهد.

قهرمان‌نمایی‌ها و لاف زدن‌های مسئولان امارت اسلامی موجود مدت‌ها است مورد بی‌توجهی مردم آگاه ایران قرار دارد، اما متاسفانه در این اتفاقات، تعدادی از هموطنان شریف و میهن دوست و خانواده‌های آنان هستند که مورد ستم واقع شده و به هر بهانه‌تی، محرومیت‌های مضاعفی بر حقوق انسانی خود را تحمل می‌کنند.

در این ارتباط، مسئولیت فعالان حقوق بشری دو چندان است که از حقوق ایرانیان بهایی و همه اقلیت‌های مذهبی و قومی کشور  و نیز دگراندیشان دفاع کنند.

جا دارد که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز به منظور آزادی فوری بازداشت‌شدگان و نیز پایان یافتن تبعیض‌ها و فشارهای متعدد بر شهروندان بهایی، اقدامی عاجل به عمل آورد.
#حق_من_چیست

https://t.center/behnima
بیانیه
در اعتراض به موج اخیر سرکوب‌ها

در ادامه‌ی سرکوب فزاینده‌ی‌ ماه‌های اخیر و چند روز پس از بازداشت محمد رسول‌اف و مصطفا آل‌احمد، خبر می‌رسد به خانه‌ی دادخواهان آبان نیز هجوم برده‌اند. در گیر‌ودار این یورش‌ها، خبرگزاری‌های حکومت نیز همچون همیشه دست به کار انتشار اخبار جعلی شده‌اند و در اتهام‌زنی و پرونده‌سازی کم نمی‌گذارند.
روز جمعه ۱۷ تیرماه، ماموران امنیتی با هجوم به خانه‌ی محمد رسول‌اف و مصطفا آل‌احمد، این دو کارگردان سینما را بازداشت و خانه‌ی آن‌ها را تفتیش کردند. خبرگزاری جمهوری اسلامی بی‌درنگ اتهام‌های «ارتباط با ضد انقلاب»، «التهاب آفرینی» و «بر هم زدن امنیت روانی جامعه» را به رسول‌اف و آل‌احمد وارد کرد. این یورش، اعتراض گسترده‌ی نویسندگان، هنرمندان و عموم مردم را در پی داشت. بیستم تیرماه، جعفر پناهی که برای پیگیری وضعیت این دو کارگردان مقابل زندان اوین بود، به طومار بلند بازداشت‌شدگان چند ماه اخیر افزوده شد و ساعاتی پس از آن ده‌ها مامور امنیتی به جانِ خانواده‌ی ستم‌کشتگان آبان ۹۸ افتادند و ناهید شیرپیشه، مهرداد بختیاری، محبوبه رمضانی، سعید دامور، رحیمه یوسف‌زاده، سکینه احمدی، ایران الهیاری و سمیه جعفر‌پناه را بازداشت کردند. در این چند ماه فشار سازمان‌یافته‌ی حاکمیت بر نویسندگان، هنرمندان و فعالان صنفی و مدنی بی‌وقفه ادامه داشته است. بسیاری در سلول‌های انفرادی محبوس شده‌اند، بسیاری در بازداشت نهاد‌های امنیتی به سر می‌برند و هر روز اخبار نگران‌کننده‌ای از وضعیت زندانیان و تداوم اعتصاب غذای آنان منتشر می‌شود.
در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی، در میان اخباری که هر دم از ویرانی‌های حکومت‌ساخته به گوش می‌رسد و در کوران اعتراض‌های مردم، حاکمیت همچون گذشته، این‌بار هم بنا را بر گسترش بیدادگری گذاشته است و فشار بر معترضان را افزوده است. مامورانش به خانه‌ها‌ی نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی هجوم‌ می‌برند و پرونده‌ می‌سازند؛ به جانِ دادخواهان می‌افتند، درها را می‌شکنند و انسان‌ها را می‌ربایند؛ به تجمع کارگران، بازنشستگان و معلمان یورش می‌برند و به بند می‌کشند، و به نام «پلیس امنیت اخلاقی» به سرکوب آزادی زنان ادامه می‌دهند؛ اینچنین حلقه‌ی ۴ دهه اختناق را بیش از پیش تنگ می‌کنند، به گونه‌ای که حتی کارگزاران پیشین خود را نیز بی‌نصیب نمی‌گذارند. شیوه‌ی حاکمیت پوشاندن ستم با ستم است و بر فشار این اختناقِ افسارگسیخته در حالی افزوده می‌شود که فساد سازمان‌یافته، سایه‌ی شوم فلاکت و نیستی را بر زندگی مردم گسترده است.
معاون رئیس‌جمهور حکومت می‌گوید «اگر به خواست بازنشستگان تن بدهیم دیگران هم مدعی می‌شوند». او از اختناقی روزافزون خبر می‌دهد و از هراس حاکمیت. بار دیگر فرمان سرکوب «دیگران» و دیگراندیشان صادر شده است؛ فرمان سرکوب مردمی که در اعتراض به فقر، تورم و گرانیِ کمرشکن هم‌صدا شده‌اند؛ مردمی هم‌بسته‌ی دردهای مشترک که دوشادوش هم ایستاده‌اند و حقشان را می‌خواهند. اکنون هر روز بر شمار این مردمِ به‌جان‌آمده از تباهی افزوده می‌شود و پایه‌های این پایداری را مستحکم‌‌تر می‌کند. هر روز صدای اعتراض نویسندگان و هنرمندان معترض بلندتر می‌شود و صفی به صفوف ایستادگیِ کارگران و معلمان می‌پیوندد. هر روز زنان بیشتری هم‌پیمان می‌شوند، فریاد آزادی‌خواهی سر می‌دهند و سد استبداد و ارتجاع را در هم می‌شکنند. اکنون دیگر مردمان دادخواه، مردمان این ماه و آن ماه نیستند، مردمان هم‌صدا و خروشانِ سالیان‌اند. در این سالیان، گرچه سرکوب حکومت بی‌وقفه در کار بوده است، اما همواره بوده‌اند آزادی‌خواهانی که دم‌ فرونبسته‌اند، پا پس نکشیده‌اند و دریچه‌هایی رو به آزادی گشوده‌اند.
کانون نویسندگان ایران همراه این پایداری و ایستادگی، سرکوب سازمان‌یافته‌ از سوی حاکمیت را محکوم می‌کند، خواهان آزادی بی‌قید‌وشرط بازداشت‌شدگان اخیر و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و از آزادی‌خواهان سراسر جهان می‌خواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوب‌ها باشند. ک
  
کانون نویسندگان ایران
۲۲ تیر ۱۴۰۱

#حق_من_چیست #حقوق_بشر
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #صدای_زندانیان_سیاسی_باشیم
#کارگر #دستمزد #زندگی_نرمال #معیشت_منزلت