«ماله ژیر/ malah zheyr»
در گذشته های نه چندان دور ،کوچ ایلات و عشایر از ییلاق به سمت قشلاق در شهریور و مهر ماه آغاز می شد.این زمان عموما به طور سنتی زمانی ثابت بود.
در آن زمان عشایر لوازم و مایحتاج خود را بر روی اسب و اسطر و گاه، گاو حمل می کردند.بنا بر این می توانستند از هر جایی عبور کنند.منظور این است که از میان جنگلهای بین راه و مناطق صعب العبور(گَله رِی) و بیراهه ها عبور می کردند.
بر خلاف امروز که دیگر از رمه های اسب و مادیانهای «کُریه دُم»و اسطرها خبری نیست.
بار سبک کوچ را ماشینهای نیسان بر دوش می کشند.به همین خاطر ایل میتواند دیر یا زودتر از موعد زمانهای گذشته کوچ کند و حتی گروهی و با هم بودن دیگر معنایی ندارد.به این خاطر می گوییم بار سبک ، که از سیاه چادر دوازده تخته ای و کوچیل و حصوینهای سنگین خبری نیست و یک برزنت یا چادری از جنس نایلون و دیرکهایی فلزی سبک جای آنها را گرفته است.در افواه عامه است که اینها «بولَتی»یا «قُدویی» محسوب می شود.
در گذشته به خاطر عدم وسایل ارتباطی امروزی اهالی کوچنده در بین زاری و گریه های دوطرفه بین خود و کسانی که یک جانشین بودند و در ییلاق می ماندند،ییلاق را ترک می کردند و می گفتند: تا بهار «کی مرده،کی زنده».
در یکی از ابیات چهل سرود می خوانیم:
« گنمل گرمسیر هر گُلی ار جایی بوشنه دوسکم شو نوسی بایی»
یعنی : کشتزارهای گندمِ گرمسیر کم پشت و تُنُک هستند، به دوستم پیام برسانید که دلتنگم زودتر بیاید.
«کزه صوم و ویر وه روی راخه وه دنگ دوس نمای و ایلاخه وه»
سردی برف و یخبندان کوهستان را فرا گرفته است،خبری از یارم در ییلاق نمی رسد.
در تقویم لکی برای هر ماه در تقویم ایرانی نامی مخصوص با معنایی لکی و زیبا و مناسب وجود دارد ، در این تقویم شهریور را « ماله ژیر اول» و مهر ماه ر ا «ماله ژیر دوم» می نامند.
در این نوشته ضمن یک نوستالوژی کوچ به نمود اسم این ماه ها در فرهنگ لکی و وجود اشعار فولکلور در این ر ابطه اشاره می شود.
ابتدا چند فولکلور در رابطه با کوچ ایلات و عشایر:
«ایلل بارو کرد مِ تنیا منم کلگه خراوی بیه مسکنم»
در گذشته ساختمانهای امروزی در ییلاق وجود نداشت و تنها خانه ایی گلی با سوراخی به نام «باجه» در سقف ، اجاقی گلی در وسط اطاق به نام «گوئر» با دری «بلمین/ balmeyn»و بی پنجره. به طور کلی شامل اطاق خواب و آشپزخانه و هال و تراس بود.شاعر در این واته به همین خاطر مسکن خود را «کلگه خراوه» بیان کرده است.یعنی: ایلات کوچ کردند و من در اطاقی خرابه و گلی ، تنها مانده ام.
همچنین در مورد برتریهای ییلاق و قشلاق بر همدیگر اشعاری نغز وجود دارد:
«خویی گرمسیر ماس و دو ئو روینه تو سردی دیری ارا چه چینه»
یعنی : خوبی قشلاق لبنیات است، تو که مزاجت سرد است چرا به قشلاق رفته ای.
«گرمسیر گَرمه چاله زمینه الشدر برزه جا کشگ ئو روینه»
یعنی گرمسیر سرزمینی است با ارتفاعی کم از سطح دریا ، الشتر خوب است که جای کشگ و روغن لکی است.در این فولکلور دانسته می شود که مردمان لک از ارتفاع مناطق از سطح دریا خبر داشته اند ، خاصه گویندگان و شاعران و فرهیختگان.
و اما تقویم لکی:
«ماله ژیرته» خیر کوچ خیلته تاو نازارل ذلیل هر صو دسه خاو»
در این فولکلور میتوان فهمید که به «ماله ژیر» اول یعنی شهریور اشاره شده است، به این دلیل که در مصرع دوم از شیرینی خواب صبحگاهان که مخصوص تابستان است اشاره شده است.
در زبان لکی کوچ هم به معنای از جایی به جایی رفتن است و هم بر رمه ها و اسطرهای بار بردار ایل دلالت میکند که در حال عبور هستند. شاهد مدعا یک نفرین لکی هست که می گویند : «سر کوچت ئی بی رِی بو»یعنی ایل و قافله ی کوچنده ات به بی راهه روبرو شود.
معنی فولکلور : ماه «ماله ژیرت» به خیر باد و کوچ ایلت همچنان ادامه داشته باشد، هر چند نازداران و دختران زیبای ایل در مقابل خواب صبجگاهان ذلیل و بی اراده هستند.
«ماله ژیرته» خیر مالگه نوارارن رِنگ رَنگِ سرتویل دوژ داواران»
این فولکلور به ماله ژیر دوم یعنی مهر ماه و اواخر آن اشاره می کند و آنهم بارش باران و زیبایی بر خورد آن با سیاه چادر است.
می دانیم که عموما «پاییز پِلَه»در واخر مهر ماه و گاهی اوایل آبان ماه رخ می دهد و آن عبارت است از اولین باران پاییزی به طوری که زمین را کاملا خیس کند و در اصطلاح لکی « زمین دربوئری»یعنی زمین تا عمقی که برای کشت و کار است خیس شود و آب در آن نفوذ کند.
معنی:ماه ماله ژیرت به خیر باد در آن هنگام که تازه به مقصد رسیده ای و صدای بارش باران و بر خورد آن با سیاه چادر(سر تویل) زیباست و دیدنی.سر تویل قسمتی از سیاه چادر است که «شیه چلگه» را از دوطرف به آن می بندند و سپس با میخی به زمین وصل می کنند تا سیاه چادر مقاومت و استحکام بیشتری داشته باشد.
منابع : رد پای پیشینیان و کتاب چپرا ، هر دو اثر نگارنده /
#مهدی_زینی@asredelfan