آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؟
وقتی روشنی چشم هایت…
در پشت پردههای مه آلود اندوه پنهان بود؟
با من بگو؛ از لحظه لحظه های مبهمِ کودکیت…
از تنهایی معصومانهی دستهایت
آیا میدانی که در هجوم دردها و غمهایت
و در گیر و دارِ ملال آور دوران زندگیت حقیقت زلالی دریاچه نقرهای نهفته بود؟
آنه اکنون آمدهام
تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشیدِ دوستی بسپاری…
در آبی بیکران مهربانیها به پرواز درآیی!
و اینک آنه شکفتن و سبز شدن
در انتظار توست…
در انتظار توست
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@AnneJudy👒👜
┗━━━━━━━━━┛