اخبار روز

#جمعیت
Channel
News and Media
Persian
Logo of the Telegram channel اخبار روز
@AkhbarRoozPromote
268
subscribers
27.2K
photos
1.17K
videos
11.3K
links
آخرین اخبار و تحلیل‌های ایران و جهان
جمعیت خیریۀ امام علی و دردسر فعالیت مدنی در ایران!

دفتر جمعیت خیریۀ امام علی پلمپ شد و مؤسس و دو تن از اعضایش نیز بازداشت شدند.
من اطلاعات دست اول و بی‌واسطه‌ای از جزئیات عملکرد این نهاد مدنی ندارم، اما مانند بسیاری هموطنان، از پلمپ دفتر جمعیت و بازداشت مسئولانش شوکه شدم.
رسانه‌های وابسته به طیف اصولگرا، اتهام جمعیت امام علی را "اقدام به شبکه‌سازی برای نفوذ در سطوح مختلف افکار عمومی"، "توهین به مقدسات"، "ترویج تفکرات انحرافی ضد دینی" و "همکاری با رسانه‌های معاند و بیگانه" اعلام کرده‌اند.
این قبیل اتهامات در کشور ما به قدری مبهم و کشدار و قابل تأویل و تفسیر است که می‌توان آنها را به هر فرد و نهادی به راحتی نسبت داد. بنابراین، تا مدارک و اسناد متقن و محکمه‌پسندی در این باره ارائه نشود، نمی‌توان آنها را جدی گرفت.
به واقع جوامع امروزی بدون فعالیت گستردۀ شبکۀ عظیمی از خیریه‌ها و نهادهای مدنی امکان حل مشکلات خود را ندارند و از این رو، دولت‌ها از شکل‌گیری این نهادها و تشویق مردم بخصوص جوانانِ مشتاقِ فعالیت اجتماعی برای همکاری با آنها به شدت استقبال می‌کنند.
به همین جهت، استدلال برای اثبات منافع همه جانبۀ گسترش نهادهای مستقل مدنی، دیگر به قدری تکرار شده که حکم دلیل آوردن به وجود آفتاب پیدا کرده است!
با این همه، فعالیت نهادهای مدنی مستقل در ایران معمولاً با چالش روبرو بوده و در عمل هیچگاه حاشیۀ امن و مطمئنی نداشته است. ظاهراً مانند بسیاری از مسائل و موضوعات دیگر، مراکز قدرت درایران، به جمع‌بندی واحدی در بارۀ فعالیت نهادهای مدنی مستقل نرسیده‌اند به طوری که برخی آشکارا تشکیل نهادهای مدنی را تهدیدی علیه امنیت و اقتدار نظام می‌دانند و برخی دیگر، بدون کمک آنها کار ادارۀ کشور را سخت و دشوار می‌بینند.
این اختلاف نظر در برهه‌ای به ترویج ایده‌ای به نام شکل‌گیری نهادهای مدنی تحت کنترل و هدایت حکومت منجر شد که عملاً نقض غرض بود چرا که نهادهای مدنی به واسطۀ عدم وابستگی مالی و فکری‌شان به دولت‌ها تشخص و هویت پیدا می‌کنند. البته روشن است که هویت مستقل نهادهای مدنی به معنای تجویز هر نوع رفتار و عملکرد و عدم پاسخگویی از سوی آنها نیست و این نوع نهادها هم در همۀ کشورها موظف‌اند در چارچوب منافع کلان ملی و در جهت رفع معضلات اجتماعی حرکت کنند.
در حقیقت، آنچه کار نهادهای خیریه در ایران را با مشکل روبرو کرده است، از یک طرف نوعی برداشت از یک الگوی زیست واحدی است که حکومت مروج آن است و هیچ خدشه‌ای در آن را تحمل نمی‌کند و از طرف دیگر، نوع مناسباتی است که جمهوری اسلامی با نظام بین‌الملل برقرار کرده است. در واقع تشنج در روابط خارجی سبب شده است که نهادهای امنیتی بعضاً هرگونه ارتباط کاری و معمول شهروندان و نهادهای خیریه با جهان بیرون را به دیدۀ خطر و تهدید بنگرند و با آن به عنوان تلاشی برای نفوذ در کشور برخورد کنند.
به واقع اتهاماتی هم که به طور غیررسمی علیه جمعیت خیریۀ امام علی مطرح شده است، یعنی "ایجاد شبکه به منظور تأثیر بر افکار عمومی و ترویج تفکرات انحرافی و همکاری با رسانه‌های معاند و بیگانه" ریشه در همین دو موضوع دارد.
قاعدتاً تا زمانی که این دو موضوع پا بر جا باشد، چالش فعالیت نهادهای مدنی در ایران هم ادامه خواهد یافت. از این رو، لازم است حکومت در این مورد تکلیف خود و شهروندان را روشن کند. این انصاف نیست که به افرادی مجوز فعالیت در حوزه‌های مدنی داده شود و بعد به انحاء مختلف برای آنها دردسر و مزاحمت ایجاد شود.
اگر حکومت می‌تواند خودش از پس این حجم انبوه و متراکم از معضلات اجتماعی و زیست محیطی برآید، پس بهتر است اعلام کند که در این کشور نیازی به تشکیل نهاد مدنی و مستقل نیست و دولت باید به تنهایی مسئول رفع هرگونه مشکل بزرگ و کوچکی به شمار آید! اما اگر حکومت دیگر چنین توانایی و قدرت و منابعی در اختیار ندارد و با بروز هر حادثۀ طبیعی ناگواری، پیش از هر چیز دست نیازش به سوی یاری مردم دراز می‌شود، پس راه شکل‌گیری و فعالیت امن و قانونمند نهادهای مدنی را هموار کند و در پی دخالت‌های بی‌مورد و پرونده‌سازی و دردسر برای آنها نباشد!
#احمد_زیدآبادی
#جمعیت_خیریه_امام_علی
#نهادهای_مدنی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Forwarded from خیابان فرصت (Ali Dadpay)
یک بازداشت ناراحت کننده
@khiabanforsat
کسی نیست که در زمینه بازار کار و رشد #جمعیت در #ایران کار کرده باشد و از پژوهشهای خانم دکتر حسینی چاووشی بهره نبرده باشد. بیش از هزار بار کارهای ایشان مورد ارجاع محققان قرار گرفته است و تحقیقات ایشان مستند موفقیت سیاستهای کنترل جمعیت و خانوار جمهوری اسلامی ایران بوده است. این سیاستها جمهوری اسلامی ایران را به یک پیشتاز سیاستهای توسعه جمعیتی در منطقه تبدیل کرد و باعث شد حتی در اوج دشمنیها و کینه توزیها دوست و دشمن همه را به الگو برداری از موفقیت ایران تشویق کنند.
حالا خواندن خبر بازداشتش اصلا خوشایند نیست. واقعا هدف از این بازداشتها چیست؟ کدام مرجع جرم نفوذ را تعریف کرده است و اعمالی را که نفوذ دانسته می شوند تعیین کرده است؟ من هرگز دکتر حسینی چاووشی را ملاقات نکرده ام ولی از پژوهشهایش بهره برده ام و فکر می کنم بازداشت او به اتهام نفوذ بیشتر با هدف ضربه زدن به کشور و پژوهشهای اقتصادی اجتماعی صورت گرفته است. وگرنه نه او حرف تازه ای زده است که متفاوت با پژوهشهای محققان دانشگاههای ایران باشد و نه حرفی که زده است برای تشویق رفتار یا الگویی بوده است. جمعیت شناس تحولات جمعیت و روند نرخ رشد را مشاهده و ثبت می کند. نه رفتاری را تشویق می کند نه تایید می کند. مثل یک مورخ که کارش ثبت حوادث است نه قضاوت درباره آنها. بازداشتش مثل این است که حسابدار شرکت را بخاطر ثبت هزینه ها و درآمدها بازداشت کنند یا مامور سرشماری را بگیرند که چرا اطلاعات افزایش جمعیت را ثبت کرده است.
در شرایطی که همه حرف از اقتصاد مقاومتی و تاکید و تایید تواناییهای داخلی می زنند بازداشت یک پژوهشگر به معنای دلسرد کردن هر گونه مطالعه ای درباره این تواناییها و بهره بردن از آنهاست.
باز هم می گویم ایشان را نمی شناسم ولی این اتهام #نفوذ دارد می شود چک سفید بعضیها برای ضربه زدن به ارکان نظام و حمله به شخصیتهای دانشگاهی و پژوهشگران٬ کاش کسی به فکر باشد که گرفتن حسابدارها جلوی ورشکستگی را نمی گیرد. یادمان باشد که نفوذ بهانه فراری دادن سرمایه ها و کارآفرینانی شد که بعد از برجام به کشور آمدند٬ حالا آنرا بهانه فراری دادن کسانی نکنیم که به دانشمان می افزایند و به فردایی بهتر برای ایران کمک می کنند.
۱- مشکل شهریه "مهدی جعفری" شاگرد اول فوق لیسانس زمین شناسی ایران با کمک مردمی حل شد! (برای دانستن سابقه ماجرا و اینکه چرا این دانشجوی #افغانستانی باید شهریه می داده، دو پست بالاتر در همین صفحه را ببینید.) هرچند در حل مشکل ایشان نقشی نداشته ام اما لازم می دانم یادآوری کنم از زمانی که خبر را در صفحات تلگرام و فیس بوک و توییترم گذاشتم، ۱۴ انسان بزرگوار پیام دادند و اعلام آمادگی کردند که شهریه را تامین کنند. ببه هر ترتیب، ظاهرا قبل از اینکه نیاز به کمک هیچ کدام از این دوستان بشود، مشکل به طریق دیگری که هنوز نمی دانم چیست حل شده. البته چون این دانشجو مهلت قانونی تعیین رشته فوق لیسانس را از دست داده، ظاهرا باید در نامه ای دلایل تاخیر را به سازمان سنجش توضیح بدهد که امید است آن هم به خوبی به پیش برود.

۲- مجددا تاکید می کنم که با وجود انعکاس مشکل آقای جعفری در صفحات بنده، نقشی در حل مشکل ایشان نداشته ام: خبر مشکل این دانشجوی نخبه افغانستانی را اولین بار خانم یا آقای "ف.حمزه ای" خبرنگار خبرگزاری #تسنیم منتشر کردند که ایشان را نمی شناسم. پی گیری هایی که به حل مشکل انجامیده نیز، ظاهرا از طریق ایشان یا همکارانشان همین خبرگزاری صورت گرفته. می دانم که تسنیم خط مشی سیاسی خاص دارد (تا به حال بارها به بنده هم بد و بیراه نوشته) ولی همه اینها باعث نمی شود کار حرفه ای و تاثیرگذار خبرنگارشان را در این فقره یادآور نشویم.

۳- بعد از انعکاس خبر آقای جعفری در صفحات فیس بوک و توییترم، در هر دو صفحه (به ویژه در توییتر) کامنت های متنوعی در ارتباط با این خبر گذاشته شد که بسیاری از دوستان از مضمون برخی از کامنت های نامهربانانه، ابراز نگرانی کرده اند. از این عزیزان خواهش می کنم نیمه پر لیوان را ببینند: به تعداد بسیار زیاد کامنت هایی که با مضمون همدردی گذاشته شد و مهمتر از آن، به ۱۴ نفر آدم پای کار که فقط به خود بنده پیام دادند که می خواهند کمک کنند. حتما به جاهای دیگر هم چند برابر پیام های مشابه داده اند.

۴- بنده از ابتدا خبر این دانشجوی افغانستانی را به منظور جلب کمک در صفحاتم نگذاشتم و هدفم جلب توجه نسبت به وضعیت نخبگان #افغان در ایران بود که نسبت به انها اطلاعات کافی وجود ندارد (هرچند بعدا از تعداد زیاد کسانی که گفتند می خواهند کمک کنند شگفت زده شدم). اما دغدغه های دوستانی که می گویند طیف های دیگری از مردم هم مشکل دارند که باید برای حل مشکلاتشان تلاش کرد را نیز می فهمم. اگر این دوستان مایلند به طیف های دیگری که مورد اشاره قرار داده اند کمک کنند، پیشنهاد می کنم همین الان دست به کار شوند. می توانند به وبسایت انجمن های مردمی متنوعی که در داخل یا خارج از ایران فعالند مراجعه کنند، مثلا #جمعیت_دانشجویی_امام_علی یا هر انجمن مردمی دیگری که به آن اعتماد دارند. اگر هم معتقدند که اساسا کمک به افراد کار بدی است و به جایش مثلا باید سیستم را عوض کرد هم نظرشان محترم است. هرچند تصور می کنم همزمان با تلاش برای تعویض سیستم، می توانند هر از گاه به افرادی که دچار مشکل شده اند هم کمک کنند.

#افغانستان
درآمد سرانه امسال ایرانیان ۷۶ درصد کمتر از ۴۰ سال پیش است

دوران طلایی درآمد سرانه ایرانی‌ها در سال ۱۳۵۵ است که میزان آن با توجه به قیمت‌های کنونی بیش از ۲۳ میلیون تومان برآورد می‌شود. بنا به گزارش اقتصاد نیوز درآمد سرانه امسال حدود ۳/ ۱۳ میلیون تومان ارزیابی می‌شود.

سایت اقتصاد نیوز در گزارشی به بررسی درآمد سرانه ایرانیان در سال‌های گذشته پرداخته است. در این گزارش با اشاره به یک مقایسه آماری آمده است: «درآمد سرانه ایرانی‌ها باید ۲۵ درصد رشد کند تا به سطح سال ۱۳۹۰ برسد.» اما این ارزیابی تمام واقعیت نیست بنا به این گزارش درآمد سرانه ایرانی‌ها باید "رشدی۷۶ درصدی" داشته باشد تا به "سطح سال ۱۳۵۵" یعنی دو سال پیش از انقلاب ضدسلطنتی برسد.

این گزارش نه بر اساس تحلیل صرف کارشناسان و گمانه‌زنی‌های غیرواقعی اقتصاددانان، بلکه بر اساس آمارهای نهادهای رسمی کشور نگارش شده است. بنا به این گزارش، آمار درآمد ملی از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۲ و همچنین آمار جمعیتی ایران از سال ۱۳۴۶ تا کنون وجود دارد و با محاسبه میانگین رشد سالانه جمعیت و تغییرات جمعیتی در سال‌های میان دو سرشماری می‌توان میزان جمعیت را برای هر سال تعیین کرد.

در این گزارش با استفاده از محاسبات متداول نهادهای رسمی میزان رشد اقتصادی در سال گذشته بطور "خوش‌بینانه" ۳ درصد و در سال کنونی یک درصد در نظر گرفته است. کارشناسان مستقل میزان رشد اقتصادی ایران در سال‌های ۹۳ و ۹۴ را کم‌تر از این ارقام، حتی نزدیک به صفر تخمین زده‌اند.
نسبت #رشد اقتصادی، #شاخص #تورم و میزان جمعیت نشان می‌دهد که در شش دهه اخیر کمترین درآمد سرانه مربوط به شروع آمارگیری یعنی سال ۱۳۳۸ بوده که در آن سال هر ایرانی به طور متوسط بر حسب قیمت‌های کنونی حدود ۳/ ۳ میلیون تومان درآمد داشته است.
گزارش تصریح می‌کند که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ با افزایش درآمدهای نفتی و توسعه صنعتی در ایران درآمد سرانه شتابی چشم‌گیر داشته و در سال ۱۳۵۵ درآمد سرانه متوسط (بر اساس قیمت‌های کنونی) حدود ۴/ ۲۳ میلیون تومان بوده است.
این بدین معناست که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۵۵ یعنی در طی ۱۷ سال درآمد سرانه ایرانی‌ها هفت برابر شده است. به عبارتی دیگر درآمد سرانه به‌طور متوسط سالانه ۴۱ درصد رشد داشته است. رشد جمعیتی نیز به‌طور متوسط حدود ۵/ ۹ درصد بوده است.

اما #درآمد ملی #ایران از سال ۱۳۵۵ با کاهش روبرو شد. افزایش #جمعیت در سال‌های پس از انقلاب، به‌ویژه پس از #جنگ میزان درآمد #سرانه را بطرز بارزی "کوچک" کرد.
روند "کوچک‌شدن" #درآمدسرانه در سال ۱۳۶۷ به کمترین میزان خود یعنی ۱/ ۵ میلیون تومان (بر اساس قیمت‌های کنونی) رسید. در دوران پس از جنگ این میزان به تدریج افزایش یافت و در سال ۱۳۷۶ به میزان ۹/ ۸ میلیون تومان و در سال ۱۳۸۴ به رقم ۶/ ۱۳ میلیون تومان رسید.

به‌رغم افزایش درآمدهای نفتی در نیمه دوم دهه ۸۰ رشد درآمد سرانه در بالاترین سطح خود مربوط به سال ۱۳۹۰ است که رقم محاسبه‌شده حدود ۶/ ۱۶ میلیون تومان است. پس از آن باز درآمد سرانه سیری نزولی را طی کرده است. بنا به این گزارش با توجه به پیامد #تحریم و کاهش بهای #نفت "بعید است که میزان درآمد سرانه از ۳/ ۱۳ میلیون تومان فراتر رود."
در نتیجه‌گیری اجمالی گزارش تصریح شده است که برای بازگشت به "عصر طلایی" سال ۱۳۵۵ باید درآمد سرانه ایرانی ۷۶ درصد رشد بکند.

منبع: دویچه‌وله
@Tavaana_TavaanaTech