بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا
اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا.
یکی دیگر از طاغوت های عصر
«بعثیت» حزب بعث، حزبی ملی گرا و لائیک و ضد دین است که به سوی انقلابی فراگیر در مفاهیم و ارزشهای عربی برای نزدیک کردن و دگرگون ساختن آن به سوی سوسیالیستی فرا می خواند و شعاری اعلان شده دارند و آن این است که امت عربی واحد، صاحب پیام جاودان که پیام حزب است. مؤسس این حزب؛ میشل عفلق نصرانی است که حزب بعث عربی سوسیالیستی را در آوریل سال ۱۹۴۷ م تأسیس کرد. هدف او از تأسیس این حزب بازگرداندن جاهلیت قومی و تنفر از اسلام و رد کردن تعالیم آن و تبدیل مفاهیم برادری اسلامی و تغییر آن به ملی گرایی عربی بود به گونه ای که ملی گرایی عربی، محل عقد ولاء و براء شده و در زیر سایهی آن تفاوتهایی دینی از بین می رود.
از اصولی که مؤسس حزب آنرا پایه گذاری کرد:
ماده پنجم؛ تأسیس احزاب سیاسی و جمعیتهایی که بر اساس وارد کردن دین در سیاست برپا میشود، ممنوع است و این همان لائیک بودن( لا دینی) است که هدف آن رهایی از تعالیم اسلام و احکامش و دور کردن دین از معاملات و محصور کردن آن در مساجد است.
همچنانکه در ماده پانزدهم از قواعد آن آمده؛ حزب رابطهی ملی، تنها رابطه ایستاده ای است که در دولتهای عربی، انسجام میان شهروندان راضمانت می کند و این ماده در الغای برادری اسلامی و قرار دادن ملیت به عنوان پایهی برادری و دوستی و دشمنی، واضح است.
و در ماده چهل و یک آمده؛ سیاست حزب قصد ایجاد نسل عربی تازه ای را دارد که شروع به تفکری علمی و آزاد از بندهای خرافات و تقالید کهنه پرستی میکند.( نک: نضال حزب البعث میشل عفق، ج:۱، ص:۱۷۰) و منظورش از تقالید کهنه پرستی تعالیم اسلام و شرائع و احکامش است.
و از شعارهای آنان این است؛( آمنت بالبعث ربا لا شریک له... و بالعروبه دينا ما له ثان ) ترجمه: به بعث عنوان پرودگاری که شریکی ندارد و به عرب بودن به عنوان دینی که دومی ندارد، ایمان آوردم».
خلاصه: دعوت حزب بعث، دعوتی ملی گرایانه و کفری و جاهلی است که اصل دین را نقض کرده و با تعالمیش می جنگد و هدف از آن دور کردن مسلمانان از دینشان و پراکندگی کلمه ی آنان و ضعیف ساختن شوکتشان و از بین بردن رابطهی دینی است که مسلمانان را با کشورها و زبانهای مختلف جمع می کند.