عشق؛
یارترین یار در نبرد با تاریکی است و عشق، شکوهش را در نبرد حامد اسماعیلیون
علیه فراموشی تماشا کرد.
بزرگترین عشق زندگیاش، همسر و دخترش را از او گرفتند و سه سال است او این فقدان را، با نبرد
علیه فراموشی پر کرده است و نتیجهی نبردش به جماعتی انگیزه و نیرو داده است و دیدیم که چگونه عشق پریسا و ریرا او را به «عشق به انسان» رساند.
عشق شریف انسان، از تن داغدارش، از کلماتش چکهچکه چکید و به جهان روشنایی افزود که هیچ روشنایی به اندازهی ترکیب «آزادگی و عشق» خورشید نیست.
آنکه عشق را زیسته باشد، حتا با تن و روح داغدیده، در برابر نفرت،
عشق را برمیگزیند.
زندهی واقعی اوست نه آنان که زندگی در بهشت را وعده میدهند، در قبال مرگی که برایت میخواهند.
آنکه عشق را به واقع زیسته باشد محال است شکوهش را در همه احوالش نبینی و اینهمه سال دیدیمش.
اکنون پریسا و ریرا در کنارش نیستند اما عشقشان باشکوه تمام میدرخشد و جهانی را روشنا بخشیده.
سه سال است میخوانمش، روز به روز.
در کلمهکلمهای که مینویسد، عشق را آزادانه زیسته است.
در این سه سال در گفتار و عمل، همواره بر «
علیه فراموشی» جنگید و آن را در قالب کلمهی «دادخواهی» لحظه به لحظه زیست و به ما آموخت.
بعد از او مفهوم «دادخواهی»،
به عرصهای دیگر در این سرزمین پا گذاشت.
بارها نوشت« آبان خونین را فراموش نکنید» زیرا میدانست، ستیز با تباهی در واقع ستیز با
فراموشی است و این را در عمل به ما آموخت: هر کداممان باید، یک
#علیه_فراموشی باشد.
ابوالفضل بیهقی در تاریخ بیهقی نوشت
«آبروی بسیار ریختند و بر مرکب چوبین نشاندند(دار) و کس را خبر نشد»
مهمترین ابزار ستمگر، همین «کس را خبرنشدن» است.
هر چه در توان دارند دروغ میگویند و طوفان ِپوشال، راه میاندازند تا کس را خبر نشود و بعد از موفقیت در سرکوب هم، نوبت
فراموشی است.
اکنون اگر با تمام قدرتِ حافظهمان در برابرشان نایستیم،
آنها «دنبال گردن برای طناب دارشان میگردند»
حامد اسماعیلیون
علیه
فراموشی ایستاد تا در عمل بیاموزدمان،
فراموشی بزرگترین ابزارِ قدرت تاریکی، برای بلعیدنِ روزگار یک ملت است.
تمام این سه سال عصارهی کلامش این بود : یک ملت بیحافظه یک ملت بدون آینده است و دادخواهی بهترین فراخوان حافظه است. «زهرا عبدی»
https://t.center/Abdinovelist#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سقوط_هواپیمای_اوکراینی #حامد_اسماعیلیون #عشق #شکوه_انسان #آبان۹۸ #آبان_خونین .