امروز ششم جولای،
روز جهانی بوسه است و این
بوسه یکی از حذفیات تحمیلشده بر جامعهی ماست.
وقتی بشود
بوسه را
#حذف کرد یعنی پس از آن باید بسیاری از چیزها را ببوسی و بگذاری کنار.
اما آنچه در نامگذاری این
روز بسیار زیباست این است که وجه تسمیه این
روز یک پیشیینهی اعتراضی غلیظ با بنیانهای جامعهشناختیِ دارد: اعتراض به تظاهر، ریا و اختلافات طبقاتی.
سالها پیش به نشان اعتراض به اشرافیت و رفتار متظاهرانهشان در انگلستان، ششم جولای را
روز جهانی بوسه نامگذاری شد. شاید برای همین است که برخلاف
روز ولنتاین بنگاههای پولسازی نتوانستهاند این
روز را با تعرض سودجویانهی تجاری به روزی پرخرج تبدیل کنند و این
روز کاملا رایگان است!
از زیباترین لحظاتی که انسان خلق میکند،
بوسه است.
بوسه ترکیبِ شگفتانگیزِ سرریز و درونریز است که در هر حالتش لبالب از حس است و این انسان است که توانسته با ترکیب آن با حماسه، اعتراض، وداع، سیاست و... تابلوهای انسانی زیبایی بیافریند. اما بهترین حالتش ترکیبش با عشق است.
متاسفانه تمام
بوسهها باید از خط به خط کتابهای ما، فیلمهای ما و... بریده و حذف شوند.
این نوع حذف سابقه طولانی دارد. رابعه این زنِ شاعرِ عاشق وقت بوسیدن یار دیده میشود و برادرانش فقط به جرم عشق و
بوسه خون او را میریزند.
بوسه حذف میشود و بعد برای درک و چشیدن کاتارسیس (اوجِ ارضای لذتِ حسی،هنری،ادبی) به ادبیات و فیلم دیگر فرهنگها پناه میبریم.
فخرالدین اسعدگرگانی را که در ویس و رامین رابطهی عاشقانه را آشکارا و دلکش نوشته، حذف میشود. هماکنون که شما این سطرها را میخوانید، یک سانسورچی نشسته پای کتاب(تکلیف شبش) ودارد لب و زلف میبُرد.
دستگاه عریض و طویل سانسور که از مالیات ما و بودجهی کشور تامین میشود، صبح به صبح کارت میزنند و منتظر یک
بوسه مینشینند تا لب ببرند ولی کیست که نداند در خلوت خود آبِ دهانشان میرود برای دیدنِ یک صحنهی
بوسه در فیلمهای آنور آب. خودشان سینما پارادیزو هستند و زندگی ما دمقیچیهایش.
دمقیچیها را به هم بچسبانید و این
روز را به
بوسه دریابید.«زهرا عبدی»
https://t.center/Abdinovelist#روز_جهانی_بوسه .