دربارهی فیلم زیبای
#جوجو_ربیت:
در این فیلم دعوت میشویم به داستان زیبای عاشقانهای که هم درام است،هم ضدجنگ، هم تاریخی، هم روانشناسانه وهمهی اینها در دل یک کمدی!
قهرمان داستان یک پسر ده و نیم سالهی نازی است. کودکی که تحتتاثیر گفتمان غالب، عاشق آرمانهای والای نظام است و چنان ذوب در عشق رهبر است که بهترین دوست او یک همبازی خیالی است و آن کسی نیست جز هیتلر! نظامهای سلطه و اقتدارگرا برای حفظ آیندهی خود ابلهانه سعی میکنند از همان سنین کودکی با حذف و تحریف تاریخ، از ذهن معصوم بچهها، یک فدایی و جاننثار کور بسازند. #حذف کودکی در نظام سلطه از فجایع انسانی است.
جوجو ایمانی محکم و معصومانه به حزب و هیتلر دارد. آرزویش این است که جانش را در راه رهبر حزب بدهد. او در این راه حتا به لو دادنِ مادرش که عضو نیروی مقاومت است هم فکر میکند. با آن وجهی که حزب پرورشش داده، نامهربان و سنگدل است و با وجهی که مادرش، مهربان. با وجه تربیت نازی، بویی از انسانیت نبرده و با وجه مادرش، عاشق است. داستان سیر تحول این شخصیت از نامهربانی به مهربانی و از سنگدلی به عشق است. طوری هم این تحول روی میدهد که دلت نمیخواهد یک لحظهاش را از دست بدهی.
مادرش دختر یهودی را زیر شیروانی پناه داده است و پسرک او را مییابد و...
در زمانهای که نفرتپراکنی در حال گسترش است، این فیلم یک دعوت به «
#علیه_فراموشی» است.
فیلم بخشی از تاریخ را به ما یادآوری میکند که انسان در جنایت، از تخیل خود پیشی گرفت. اما نگران نباشید اصلا تصاویر هولناکی قرار نیست ببینید. در این روایت نازیها هم خاکستری هستند و آن نفرت هولناک را با مدد کمدی، روایت دلنشینی دارد. حتا توصیه میکنم در کنار کودکان خود ببینیدش..
کارگردان برای به تصویر کشیدن ذهن پریشان
جوجو، ما را با دوست خیالی او آشنا می کند. کمدی قوی یعنی همین دوست خیالی که سعی می کند از انحراف
جوجو از آرمانها جلوگیری کند اما مطابق با سن و سال
جوجو، شخصیت متزلزلی دارد و از عهدهی پاسخ دادن به سوالهای او برنمیآید.
آنچه این فیلم را باشکوه میسازد، قدرت زندگی در برابر مرگ است. قدرت رقص در برابر عزا و ماتم. فیلم به نشانهی پیروزی روشنایی، با یک رقص زیبای عاشقانه بر ویرانههای شهر به پایان میرسد.
از فیلمهایی که دیدنش را بسیار توصیه میکنم.
«زهرا عبدی»
https://t.center/Abdinovelist