.«ورزشگاه آزادی و فنسکشی جایگاه بانوان»
.
مغزهای فنسی به چه نوع مغزهایی گفته میشود؟
مغزهایی که معتادِ این هستند که به هر چیزی رنگِ سیاه و سفید بزنند چون اینطوری در سایهی تخدیر، لازم نیست فکر کنند که خاکستری همان سفیدِ کمی سیاه است و یا همان سیاهِ کمی سفید. .
تقسیم کردن هر چیز به سیاه و سفید آسان است و برای همین مغزهای فنسی عاشقش هستند.
خاکستری سخت است چون خطوط مشخص ِجدا کننده ندارد، رنگِ اتحاد است و اعتلا. رنگی که با تفسیر و تحلیل همراه است و نیاز به تفکر و تامل دارد. بله خاکستری رنگِ سختی است و باید «
حذف» شود. راهِ حذفش هم سیاه و سفید کردنِ هر چیزی است. خاکستری نمیتواند یک خطی را مشخص کند و بگوید این طرفیها همه سفیدند و آن طرفیها همه سیاه، پس این مفهوم اساسا باید
حذف شود. نمیتواند فنس بکشد و بگوید این طرف مرد و آن طرف زن. .
.
خاکستری؛ مهمترین و اصلیترین رنگ بشر است، نیمی مرد است و نیمی زن است. خاکستری مردی است که زنِ درونش را زندگی میکند و زنی است که مردِ درونش را. خاکستری رنگِ خیر است و شر، رنگِ بشر است. بشری که نیمی فرشته است و نیمی شیطان. نیمی ز ترکستان و نیمی ز فرغانه. نیمی خود و نیمی ناخودآگاه. نیمی آنیما و نیمی آنیموس.
.
متاسفانه در آستانهی سال دوهزار و بیست، هنوز مغزهای فنسی در حالِ فنسکشیاند.
این نوع مغزها از همان جنس مغزهایی هستند که در تاریخ یک شهر را به دو تکهی شرقی و غربی تقسیم کردند. بین خواهر و برادر، عمو و عمه، خاله و دایی فنس کشیدند. تفریحِ سالمِ این نوع مغزها هم دستگیری و تقبیح تمام کسانی بود که میخواستند فنس را انکار کنند. خاکستری آغوش گشودنِ سیاه است به سفید و آغوش باید «
حذف» شود.
حالا ورزشگاه آزادی را فنس کشیدند.
تا وقتی مفهوم فنس و جداسازی را با صدای خاکستریِ انسانی، انکار نکنیم. تا وقتی مردمی هستیم که زیر لب شعر ملکالشعرای بهار را به عنوان نمادی از اعتراض! زمزمه میکنیم: «من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید / قفسم برده به باغی و مرا شاد کنید» روزگارِ قفسی و فنسی ادامه دارد.
حذفِ خاکستری، ادامه دارد.
یادداشت سیودوم از سلسله یادداشتهای
#حذف«زهرا عبدی»
آدرس کانال
https://t.center/Abdinovelist #زهرا_عبدی #فنس_کشی_استادیوم_آزادی #تبعیض_جنسیتی #زنان_ورزشگاه #استادیوم_آزادی #خاکستری