✏️✏️✏️
✔️ ارتش ۳ نفره!
📌 حالا که در جریان اخبار جنگ سوریه و سقوط رژیم بشار اسد هستید، و از فرار نیروهای ارتش این کشور و ترک مواضعشان در شهرها و مرزهای این کشور خبر دارید. میخواهم یک داستان واقعی از سه سرباز دلاور ایرانی را برایتان بازگو کنم.
📌 در سوم شهریور سال ۱۳۲۰، نیروهای ارتش شوروی از منطقه شمالغرب قصد
ورود به خاک ایران را داشتند و پل جلفا عملاً تنها و بهترین محل عبور از رود پرخروش ارس و ورود به خاک ایران بود. در این زمان ۳ تن از مرزبانان ایرانی با نامهای «سرجوخه مصیب ملک محمدی»،
«سید محمد راثی هاشمی» و «عبدالله شهریاری» وظیفه پاسداری از پل فلزی جلفا-نخجوان را بر عهده داشتند.
📌 از تهران به این سربازان دستور رسیده بود مقاومت نکنند. با این وجود، این مرزبانان همقسم میشوند که از کشورشان دفاع کنند.
آنها با اشراف به پل و منطقه، لشکر شوروی را در ورودی پل زمینگیر میکنند. این درگیری به گفته شاهدان ماجرا که مشروح آن در اسناد آکادمی نظامی روسیه موجود است دو روز طول میکشد و در نهایت این سه سرباز وطنپرست و شحاع زیر آتش شدید توپخانه به شهادت میرسند.
📌 سرلشکر «نوویکف» زمانیکه با عبور از پل متوجه میشود که
سربازانش ۴۸ ساعت، تنها با ۳ سرباز میجنگیدند، به نشانه احترام یکی از درجههایش را از روی دوشش باز کرده و روی سینه سرجوخه محمدی میگذارد و از چوپانی میخواهد تا این سربازان را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.
تدفین این ۳ سرباز با تشریفات کامل نظامی از سوی ارتش شوروی در کنار این پل صورت میگیرد.
📌 خانوادههای این سه سرباز ایرانی نزدیک به ۶۰ سال از سرنوشت آنان بیخبر بودند. آنها تصور میکردند پدرانشان اسیر روسها
شده و در اردوگاههای کار اجباری در سیبری از دنیا رفتهاند تا آنکه در سال ۱۳۸۰ و
از طریق یک گزارش خبری صدا و سیما از سرنوشت آنان با خبر شدند.
📌 بر بالای آرامگاه این شهیدان و همچنین روی عکسی که تنها فرزند بجامانده از سرباز «عبدالله شهریاری»، در دست
دارد نوشته شده:
هرچند شد آغشته به خون، پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در دل این خاک
پاینده و جاوید بماند وطن ما
#شعرومتن
✨@AR_NOSRATI