#شهید_سید_مجتبی برادر کوچکتر فرمانده ما شهید #سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام بود. #سید_مجتبی قرار نبود جزء بچه هایی باشه که در عملیات شرکت میکنند. تصاویر روز قبل از #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام هم این رو گواهی میده.بچه هایی که سوا شدن برای عملیات مشخص هستند. چها تا از بچه ها که شهید شدن در تصویر دیده میشند اما #سید_مجتبی نیست. وقتی بچه ها داشتند برای مامور شدن به گردانها میرفتند #سید_مجتبی برادرش #سید_محمد رو کنار کشید و گفت: #آقا_سید عرضی داشتم. ماها در همین حد دیدیم و شنیدیم و دقایقی نگذشت که #سید_مجتبی خوشحال دوید سمت چادر و تجهیزاتش رو برداشت و همراه گردانها رفت. مجتبی رفت و سید مشغول عملیات شد. عملیات سیدالشهداء علیه السلام یک روز بیشتر طول نکشید و دشمنی که طمع رسیدن به اندیمشک رو در سر می پروراند عقب زده شد و خبرهای عملیات زود پخش شد. ما توی #مقر_الوارثین منتظر بچه ها بودیم . سید تازه از خط برگشته بود . #مقر_الوارثین میزبان تعدادی ازخانواده شهدایی بود که برای بازدید از جبهه اومده بودند و سید محمد باید به اونها خوش آمد میگفت. بعد از نماز ظهر و عصر بود که بیرون از #حسینیه_الوارثین ایستاده بودیم که خبر اومد #سید_مجتبی هم شهید شده. سید تا این خبر رو شنید یک آهی کشید و گفت #خوش_یحالش و عفب عقب رفت و به دیوار تکیه داد و روی زمین نشست و اولین جمله ای که گفت این بود... #حالا_جواب_مادرم_رو_چی_بدم... 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺